۱۳۹۸ تیر ۹, یکشنبه

خامنه ای نظر خود را بالاتر از مراجع تقلید اعلام کرده



در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در دو اصل از اصول قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ ازجمله شرایط رهبری «مرجعیت» عنوان‌شده بود که پس از فوت روح‌الله خمینی آن را حذف کردند و اکنون در اصل یکصد و نهم قانون اساسی ایران دیگر مرجعیت برای رهبری عنوان نشده و یکی از شرایط رهبری را «صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتا در ابواب مختلف فقه» را عنوان کردند.
در روزهای گذشته اما درحرکتی بی‌سابقه و عجیب دربندی از جدیدترین استفتائات از خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی که در تیرماه امسال منتشرشده درباره، تفاوت نظر ولی‌فقیه و مرجع تقلید آمده است: در هر مسئله‌ای که نظر ولی‌فقیه با نظر مرجع تقلید متفاوت است، اگر مربوط به ادارهٔ کشور و اموری که به عموم مسلمانان ارتباط دارد ـ مثل دفاع از اسلام و مسلمین ـ باشد، باید نظر ولی‌فقیه اطاعت شود نه مرجع تقلید.
با توجه به این استفتاء خامنه‌ای اکنون دیگر خود و نظرات خود را مقدم و بالاتر ازنظر مراجع تقلید عنوان کرده است.

زمان درو رسیده است


نه به حاکمیت ولایت فقیه؛ این جمله ساده خلاصه تمامی داستانی است که در طول این ۴۰سال بین رژیم آخوندی از یک طرف و مردم و مقاومت ایران از طرف دیگر در جریان است. در یک طرف یک دیکتاتوری مذهبی که با غصب حاکمیت مردم سالهاست که بر اریکه قدرت تکیه زده و هم‌چنان در حال چپاول و غارت این کشور و سرکوب است و از طرف دیگر مردم ايران با مقاومتي سترك که هم‌چنان بر علیه این دیکتاتوری سیاه که در طول تاریخ ایران بی‌نظیر بوده ایستاده و سعی در استقرار یک جمهوری دموکراتیک بر مبنای جدایی دین از دولت دارد مردم و مقاومتي كه  به اين باور و ايمان داشت كه مار افعي كبوتر نميزايد و اینک بعد از ۴۰سال نبرد تنگاتنگ و نفس گیر به مرحله پایانی این مبارزه نفس گیر رسیده‌ایم.

#مرگ بر نظام خونخوار آخوندی
#نه ـبه ـ حجاب ـ اجباری
#مرگ ـبر ـخمینی ـ خاکمنه ای 

اعتصاب کشاورزان عرب حسن

امروز یکشنبه 9 تیر 1398؛ حدود 70 نفر از شلتوک کاران روستاهای عرب حسن و عرب اسد از توابع بخش میان آب شهرستان شوشتر در اعتراض به  کمبود آب برای آبیاری زمین های کشاورزی، مقابل ساختمان فرمانداری این شهرستان، دست به تجمع زدند.

از اعلامیه جهانی حقوق بشر 
اهداف اصلی سند 2030

۱۳۹۸ تیر ۸, شنبه

انتقال ناگهانی حسن عبیات به زندان سپیدار احواز(اهواز) و خطر اجرای حکم اعدام

انتقال ناگهانی حسن عبیات به زندان سپیدار اهواز و خطر اجرای حکم اعدام

حسن عبیات یک زندانی محکوم به اعدام که در زندان شیبان احواز(اهواز )محبوس بود به طور ناگهانی به زندان سپیدار احواز(اهواز )منتقل شد. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ، به نقل از فعالان حقوق بشری احواز( اهواز )خبرهائى از درون زندان شیبان مبنى برانتقال حسن عبیات به زندان سپیدار جهت اجراى حکم اعدام به بیرون درز شده است.
بنا به گفته بستگان حسن عبیات: «چند روزى است که حسن را از زندان شیبان به زندان سپیداراحواز( اهواز )منتقل کردند اما از دلیل این انتقال اطلاعى نداریم، بقیه افراد همپرونده حسن عبیات در زندان شیبان بسر مى برند».
حسن عبیات متولد ۱۳۵۷، متاهل از اهالى شهر حمیدیه در دى ماه ۱۳۹۰ توسط اداره اطلاعاتاحواز( اهواز) همراه خالد عبیداوی، عیدان بیت سیاح، جاسم ساعدی، رضا عبیداوی و جلیل نعامی بازداشت شد.
در شعبه اول دادگاه انقلاب احواز(اهواز )به ریاست قاضی فرهادوند این افراد به اتهام محاربه با خدا و افساد فی الارض، تاسیس تشکیلات مخالف با جمهوری اسلامی و ارتباط با خارج و اقدام علیه امنیت کشور محاکمه شدند.
بعد از محاکمه و تجدید نظر حکم این شش فعال عرب احوازی(اهوازی) به آنها ابلاغ شد که طی آن حسن عبیات به اعدام محکوم شده بود.
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 28: حق دنیای زیبا و آزاد برای همه
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

۱۳۹۸ تیر ۷, جمعه

یک شهروند توسط نیروهای امنیتی در خوزستان بازداشت شد

حسین فرج‌الله (کعبی)، نویسنده و پژوهشگر اهل شوشتر توسط مأموران اداره اطلاعات احواز(اهواز)بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، امروز جمعه، ۷ تیر ۱۳۹۸، حسین فرج‌الله از اهالی شعیبیه شوشتر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بر اساس گزارش منابع آگاه به کمپین، مأموران امنیتی ساعت ۱۱ صبح امروز پس از ورود و بازرسی منزل آقای فرج‌الله، ایشان را بازداشت و همچنین کلیه کتاب‌های این شهروند را نیز ضبط کردند.
از دلایل بازداشت و محل نگهداری آقای فرج‌الله تا این لحظه اطلاعاتی در دست نیست.
آقای فرج‌الله تاکنون در زمینه های فرهنگی، مدنی و تحقیقات تاریخی فعالیت‌های متعددی انجام داده و در سیل اخیر خوزستان نیز در کار تشکیل نهادهای مردمی برای مقابل باسیل و امدادرسانی به سیل‌زدگان فعالیت  بسیاری داشته است.


۱۳۹۸ تیر ۵, چهارشنبه

گزارشی از مرگ مشکوک بنیامین آلبوغبیش در بازداشتگاه اطلاعات احواز( اهواز)



خبرگزاری هرانا – بنیامین آلبوغبیش، شهروند اهل احواز(اهواز) که پیش از عید فطر به همراه برادر خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود در بازداشتگاه اداره اطلاعاتاحواز( اهواز) به شکل مشکوکی جان باخت. عفو بین الملل روز جاری با انتشار بیانیه ای به این موضوع واکنش نشان داد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بنیامین آلبوغبیش، شهروند ۲۹ ساله اهل احواز(اهواز) در بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر جان باخت.

روز چهارشنبه ۵ تیرماه ۹۸، خانواده این شهروند احوازی(اهوازی) از طریق یک تماسی که از طرف اداره اطلاعات احواز(اهواز) با آنها گرفته شد از مرگ فرزند خود مطلع شدند.

وی به همراه برادر خود پیش از عید فطر توسط نیروهای امنیتی احواز(اهواز )بازداشت شده بود.

بنیامین آلبوغبیش از زمان بازداشت تا لحظه جان باختن، در اداره اطلاعات احواز(اهواز )به سر برد هر چند برادر او محمدعلی آلبوغبیش پیش تر از این محل به زندان شیبان اهواز منتقل شده بود.

روز جاری عفو بین الملل نیز با انتشار بیانیه‌ای به مرگ مشکوک این شهروند جوان در اداره اطلاعات احواز(اهواز) واکنش نشان داد.

در بخشی از این بیانیه آمده است: “با توجه به بکارگیری مکرر و مداوم شکنجه در بازداشتگاه‌های ایران، مرگ این شهروند جوانِ متعلق به یک اقلیت قومی که هیچ سابقه مشخص پزشکی از وی در دست نیست، نگرانی‌های جدی‌ای به وجود آورده است که وی در زمان بازداشت تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته و همین امر موجب مرگ وی شده باشد”.

در بخش دیگری از این بیانیه فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل گفته است: “مقامات ایرانی باید فوراً در خصوص مرگ وی فرآیند تحقیق بی‌طرفانه از جمله کالبدشکافی توسط نهادهای مستقل را شروع کنند. کوتاهی دولت برای انجام تحقیقات موثر جهت بررسی مرگ‌های غیرقانونی در بازداشتگاه‌ها، اقدامی در جهت نقض حق حیات در نظر گرفته خواهد شد. همچنین افراد مسئول در مرگ این شهروند باید شناسایی و در یک دادگاه عادلانه بدون مجازات اعدام، مورد محاکمه قرار بگیرند”.
لازم به ذکر است ۲۴ اسفندماه ۹۶ نیز این زندانی به همراه برادرش محمد على آلبوغبیش ۲۹ ساله و مادرش مریم زبیدی ۵۲ ساله توسط اداره اطلاعات احواز(اهواز) بازداشت شده بودند. این دو برادر از بابت پرونده مورد اشاره در خردادماه ۱۳۹۷ با قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی آزاد شدند هرچند مادر آنها به زندان سپیداراحواز( اهواز) منتقل شد

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 5:شکنجه ممنوع
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.
ماده 28: حق دنیای زیبا و آزاد برای همه
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.


۱۳۹۸ تیر ۴, سه‌شنبه

اختلاف طبقاتی به اموات رسید!



 سارا دشتگرد، عضو شورای شهر کرج:
 چرا قیمت قبر در برخی قطعات باید ۱۱ درصد افزایش داشته باشد و در برخی قطعات ۴۴ درصد؟

 برای فردی که فوت کرده چه فرقی می‌کند قبرش نورگیر، دوبر و … باشد؟

 داریم به سمتی می‌رویم که هم روی زمین و هم زیر زمین شاهد تبعیض و اختلاف طبقاتی هستیم/ ایسنا

البته همانطور که خمینی ملعون گفت ما شما را به مقام انسانیت میرسانیم
این اختلاف طبقاتی از همین رانتخوارها و ژنهای خوب است که نظام طبقا
 تی و تبعیض را بوجود آوردند 

۱۳۹۸ تیر ۳, دوشنبه

رئيس كل دادگسترى در اهواز شمارى از فعالان عرب احوازي(اهوازى )را تهديد به اعدام كرد



بعد از هجوم به رژه نيروهاى مسلح در احواز(اهواز) در صبح روز شنبه 31 شهریور 1397، اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه على رغم كشته شدن مهاجمان رژه، صدها نفر از فعالان فرهنگى، مدنى و افرادى كه در سال هاى اخير به مذهب اهل سنت گرايش پيدا كردند و همچنين خانواده هاى مهاجمان را بازداشت نمودند. در بين بازداشت شدگان چندين زن وجود دارد،بيش از 300 نفر از بازداشت شدگان در بند 5،8 به زندان شيبان، 200 نفر به زندان همدان و بيش از 100 به زندان اوين تهران منتقل شدند، شمارى هم با قرار وثيقه آزاد شدند. تعداد زيادى از اين افراد بشدت دربازداشتگاه ها شكنجه شدند، بطورى كه ساق پاهاى بعضى از آنها با #درليل سوراخ شده است، #ناخن بعضى را كشيده و تهديد به #تجاوز_جنسى و زير شكنجه از آنها #اعترافات_كاذب گرفته شده است. بعضى از افرادى كه به زندانها منتقل شدند مى گويند: بعضى از بازداشت شدگان مورد تجاوز جنسى قرار گرفتند.

در چند هفته پيش شمارى از بازداشت شدگان كه بعضى از آنها چندين ماه قبل از هجوم به رژه بازداشت شدند در دادگاه انقلاب احواز(اهواز )به اتهام #بغى محاكمه شدند. فعالان حقوق بشر ازاحواز( اهواز )مى گويند؛ بيش از 30 نفر طبق مواد 287 و288 قانون مجازات اسلامى در دادگاه انقلاب محاكمه و آنها را باغى عنوان كردند، مجازات اين اتهام چنانچه از سلاح استفاده شده اعدام يا حبس ابد است.

⬅️ هويت بعضى از افرادى كه اخير در دادگاه انقلاب به اتهام #بغى محاكمه شدند، بشرح زير است:

١-خانم صهباء(لمياء) حمادى 21 ساله فرزند زيدان،متاهل، داراى دو فرزند از اهالى شهرخفاجیه( سوسنگرد)، نويسنده وكاربر فضاى مجازى در مهرماه بازداشت شده بود.
٢-سيد مرتضى موسوى فرزند يوسف دانشجوى رشته ادبيات انگليسى از اهالى شهر  سوسنگرد كه در 24/04/1397 سه ماه قبل از هجوم به رژه بازداشت شده است.
٣-خانم خلود سبهانى از اهالى خفاجیه( سوسنگرد)
٤-خانم زينب عفراوى از اهالى خفاجیه( سوسنگرد)
٥-عبدالله شموسى از اهالى ملاشيه احواز(اهواز )
٦-عيدان شموسى از اهالى ملاشيهاحواز( اهواز )
٧-عبدالنبى شموسى و سه نفر از فرزندان عموى او از اهالى ملاشيه احواز(اهواز)
٨-صادق ساعدى از اهالى احواز(اهواز )
٩-انور نيسى از اهالى كوى علوى شهراحواز( اهواز)
١٠-علی حیدری فرزند شایع ساکن کوی ملاشیهاحواز( اهواز)
١١- احمد حمرى 29 ساله ليسانس ساكن كوى مندلى شهراحواز(اهواز )
١٢-عبدالله مرمضي فرزند جواد از اهالى شهرخفاجیه( سوسنگرد)، اين جوان سه ماه قبل از هجوم به رژه بازداشت شده بود.
١٣-رضا عجيلى ( مرمضي )از اهالى شهر خفاجیه(سوسنگرد)

به گزارش خبرگزارى هاى ايران امروز دوشنبه سوم تيرماه، رئیس کل دادگسترى در احواز(اهواز )گفت:اتهام افرادی که در هجوم نيروهاى مسلح احواز(اهواز )یا حوادث مشابه دیگری دخالت داشتند از نظر ما قتل است، برای همین مجازات این افراد اعدام است. بخشی از متهمان که در خصوص این پرونده دستگیر شدند، به احتمال زیاد مشمول همین اتهام هستند. او گفت: در رابطه با این قبیل حوادث کوتاه نمی‌آئیم، آسیب رساندن به امنیت کشور خط قرمز ما است.
فرهاد افشار نیا رئیس‌کل دادگستری در احواز(اهواز )با اشاره به بسته شدن پرونده هجوم به نيروهاى مسلح در احواز(اهواز )گفت: افرادی که در اين عمليات ‌دست داشتند برانداز نظام شناخته‌ شده و بر‌اساس ضوابط شرعی و قانونی، مجازات این افراد اعدام است.

تجمع کارگران پتروشیمی تندگویان بندر معشور(ماهشهر)



امروز دوشنبه 3 تیر ماه 1398؛ کارگران پتروشیمی تندگویان در بندر  معشور(ماهشهر) در اعتراض به وضعیت شغلی خود ، در مقابل دفتر مرکزی این شرکت دست به تجمع زدند.

بیش از 150 نفر از کارگران پیمانکاری این شرکت در این تجمع خواستار تبدیل وضعیت استخدامی خود از پیمانکاری به قرارداد مستقیم با این شرکت شدند.

منبع:ايرنا
ماده 20: حق آزادی تجمع و تظاهرات
الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.
ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
ماده 23: حق امنیت کار
از اعلامیه جهانی حقوق بشر
از اصول سند 2030


۱۳۹۸ تیر ۲, یکشنبه

از بین نخلهای مثمر در احواز


حدود ۱۴ هزار هکتار باغات مثمر و حدود ۲ هزار هکتار باغات جوان  نخیلات در سیل اخیر آسیب دید. معاون حفظ نباتات و تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی #خوزستان گفته « در مجموع ۲ هزارو ۲۲۰ میلیارد ریال خسارتی است که #سیل به نخیلات  استان وارد کرد.»



سند 2030

۱۳۹۸ تیر ۱, شنبه

یک شهروند احوازی(اهوازی) با شلیک مستقیم کشته شد




شهروند ٢۶ ساله ساکن لشکرآباداحواز( اهواز) بر اثر شلیک مستقیم مأموران نیروى انتظامى بە ناحیه سر جان باخت.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز شنبه ۱ تیرماه ۱۳۹۸، حمزه سعدونى از اهالى لشکرآباداحواز( اهواز )در اثر اصابت گلوله در ناحیه سر توسط نیروى انتظامى، جان خود را از دست داد.
یک منبع مطلع در این خصوص به کمپین گفت: «این شهروند احوازی(اهوازی )هنگامی که سوار بر موتورسیکلت بود به فرمان ایست ماموران نیروى انتظامى توجهی نکرد و ماموران نیروى انتظامى به طرف او شلیک کرده و در اثر اصابت گلوله در ناحیه سر جان خود را از دست داد»
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

۱۳۹۸ خرداد ۳۱, جمعه

در پی کشته شدن یک عضو سپاه، تعدادی از شهروندان کرد بازداشت شدند


در پی کشته شدن یک عضو سپاه پاسداران در چالدران، سازمان اطلاعات سپاه اقدام به بازداشت گسترده شهروندان کرد در شهرهای چالدران، شوط و بازرگان کرده است.
شبکه حقوق بشر کردستان، روز جمعه ۳۱ خرداد گزارش داد که طی سه هفته گذشته سازمان اطلاعات سپاه پاسداران حداقل شش شهروند کرد به نام‌های «احمد سبزی» اهل بازرگان، «محمد سلیم بکری» اهل شوط، «بهزاد خالدی، رسول خالدی، سجاد رستمی و محمدحسین‌ سرباز» اهل چالدران را بازداشت کرده است.
بنا بر این گزارش، شهروندان کرد بازداشت شده در حال حاضر در بازداشتگاه امنیتی سپاه پاسداران در شهر ارومیه نگهداری می‌شوند و تاکنون اجازه تماس یا ملاقات با خانواده خود را نداشته‌اند.
روز سه‌شنبه هفتم خرداد ماه، «ابراهیم آخوندزاده» عضو سپاه پاسداران و اهل شهر آواجیق چالدران در حوالی روستای «سگریک» از توابع شهرستان ‎چالدران طی یک درگیری جان خود را از دست داد.
به گزارش رسانه‌های داخل ایران، این عضو سپاه پاسداران در درگیری با احزاب کرد اپوزیسیون حکومت ایران جان خود را از دست داده است، اما هیچ یک از احزاب کرد مسئولیت این درگیری را بر عهده نگرفته‌اند.

‍‍حاجی‌زواره کارمند سازمان هوافضای سپاه در تهران «به اتهام جاسوسی اعدام شد»




سازمان حقوق بشر ایران روز جمعه، ۳۱ خرداد، از اعدام بی‌سروصدای جمال حاجی‌زواره در هفته گذشته خبر داد.

سید جمال (سیاوش) حاجی زواره از زندانیان امنیتی در خانه‌های امن سپاه پاسداران بود که به اتهام «جاسوسی برای کشور متخاصم» به اعدام محکوم شده بود.

بنا به اعلام سازمان حقوق بشر ایران، اعدام این زندانی امنیتی در یک مکان نامعلوم در تهران انجام گرفته است.

مهرماه سال گذشته رسانه‌های حقوق بشری از محکومیت یکی از کارمندان سازمان هوافضای سپاه پاسداران به نام سید جمال حاجی زواره، ۴۷ ساله، و همسر سابقش، لیلا تاجیک، خبر داده بودند.

حاجی زواره و تاجیک در شهریور ۱۳۹۶ به اتهام «جاسوسی برای کشور متخاصم» بازداشت شدند. لیلا تاجیک به ۱۵ سال حبس محکوم شد و همسر سابقش، سید جمال حاجی زواره، حکم اعدام گرفت.

به‌ گفته منابع حقوق بشری، هویت محکوم اصلی تا مدت‌ها نامعلوم مانده بود، ضمن آن‌که محل نگهداری حاجی زواره نیز یک خانه امن سپاه پاسداران اعلام شده است.

منابع مطلع به سازمان حقوق بشر ایران گفته‌اند: «او تا زمان اعدام در سلول مرگ نگهداری می‌شد. مدت‌ها زیر بازجویی بود و شکنجه‌های سختی شد.»

گفته می‌شود که لیلا تاجیک اکنون در زندان کچویی به سر می‌برد و فرزندانش اکنون بدون سرپرست زندگی می‌کنند.

سال گذشته، بعضی منابع خبری از جمله آواتودی و دولت بهار (رسانه نزدیک به محمود احمدی‌نژاد) از بازداشت شماری از نیروهای امنیتی عمدتاً شاغل در وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه به اتهام جاسوسی به‌ویژه برای کشور اسرائیل خبر داده بودند.

۱۳۹۸ خرداد ۳۰, پنجشنبه

اجرای حکم اعدام ۷ متهم به قتل در زندانهای رجائی شهر, بندرعباس و خوزستان (لالی)

حکم ۷ زندانی متهم به “قتل”، شامل ۴ مرد از زندان رجایی شهر و ۳ زن از زندان قرچک نیز با اخذ مهلت جهت کسب رضایت اولیای دم به تعویق افتاد. همچنین ۳ تن از زندانیان  نیز در زندان رجائی شهر به اجرا در آمده است. دو تن از این زندانیان زن بوده و از بابت اتهام “قتل” جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بودند. متهم دیگر پیشتر از بابت اتهام “تجاوز به عنف” به اعدام محکوم شده بود. 
به گزارش حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۲۹ خردادماه ۱۳۹۸، حکم اعدام ۷ تن از زندانیان متهم به قتل که شامل ۴ مرد محبوس در زندان رجائی شهر کرج و ۳ زن از زندان قرچک ورامین به این زندان منتقل شده بودند پس از اخذ مهلت جهت کسب رضایت اولیای دم به تعویق افتاد. در همان تاریخ حکم اعدام ۳ زندانی با اتهام قتل در زندان بندرعباس به اجرا در آمده است. حکم اعدام ۳ تن از زندانیان “متهم به قتل” که شامل ۲ زن و یک مرد از بابت اتهام “تجاوز به عنف” اجرا شد. همچنین در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، حکم اعدام “محمد شکاف” اهل شهرستان لالی در استان خوزستان که به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی اهواز به اجرا درآمد.
حقوق بشر در ایران هویت یکی از۲ زن اعدام شده در زندان رجائی شهر را احراز کرد. 
همچنین هویت ۲تن از اعدام شدگان در زندان بندرعباس بنامهای رستم شهری و موسی ساربانی احراز شده است.
پیرامون زندانیان اعدام شده در زندان رجائی شهر کرج لازم به ذکر است این زندانیان همراه با ۳ زندانی زن دیگر که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، طی روزهای گذشته جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بودند که نهایتا با اخذ مهلت جهت جلب رضایت اولیای دم، به زندان قرچک ورامین بازگردانده شدند.
فاطمه نصیری یکی از زندانیان اعدام شده، صبح روز چهارشنبه از بند ۷ زندان قرچک ورامین جهت اجرای حکم به زندان رجایی شهر منتقل شده بود. وی از حدود ۱۱ سال پیش در زندان بسر برده بود. حکم اعدام فاطمه نصیری در حالی اجرا شد که به گفته نزدیکانش فاطمه نصیری قتلی که فرزندش انجام داده بود را گردن گرفته بود. 
همچنین در سحرگاه چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۸,  زندانی متهم به تجاوز به عنف محبوس در بند دو زندان رجایی شهر موسوم به بند دارالقرآن که طی روزهای گذشته جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شده بود، اعدام شد.
این زندانی همراه چهار زندانی که پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده و در زندان رجائی شهر محبوس بودند، طی روزهای گذشته جهت اجرای حکم اعدام به سلول های انفرادی منتقل شده بودند. چهار زندانی بنامهای امیر طهماسبی, پیمان شیخی, علی افشاری  و محمد عزیزی  در آخرین لحظات با اخذ مهلت جهت جلب رضایت اولیای دم، به بند بازگردانده شدند.
بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی حقوق بشر، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.
با توجه به اسناد بین المللی حقوق بشر و همچنین ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچ فردی نباید مورد رفتاری قرار بگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی بشود. 
براساس آمارهای منتشره از سوی سازمانهای مدافع حقوق بشر ایران از جمله کشورهایئ است که دارای سرانه اعدام بسیار زیادی است و در رتبه جهانی ایران بعد از چین بالاترین تعداد اعدامهای سالیانه را دارا می باشد. 
بر طبق اخرین گزارش سازمان عفو بین الملل که بصورت آماری اعدام در کشورهای مختلف جهان را مورد بررسی قرار داده است رتبه ایران بعد از چین دارای رتبه دوم جهانی اجرای حکم اعدام میباشد. 
از مجموع ۲۵۳ مورد اعدام ثبت‌شده در ایران، ۱۶۰ نفر، ۱۵۵ مرد و ۵ زن، به جرم قتل، ۲۲ مرد به جرم تجاوز به زنان، سه نفر به جرم تجاوز و قتل، یک نفر به جرم آدم‌ربایی و قتل، سه نفر به جرم آدم‌ربایی و تجاوز، یک نفر به اتهام بغی (قیام مسلحانه علیه حکومت)، ۲۵ نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر، یک نفر به اتهام سرقت، ۱۸ نفر به اتهام «محاربه» (۱۲ نفر از آن‌ها در ارتباط با سرقت و ۶ نفر در ارتباط با فعالیتهای  سیاسی محکوم شده بودند)، ۱۴ نفر به اتهام «افساد فی‌الارض» و پنج نفر با اتهامات نامعلوم محکوم به اعدام شده‌ بودند. 

۱۳۹۸ خرداد ۲۹, چهارشنبه

آتش زدن پسماند مزارع نیشکر هوای روستای صحنه را آلوده کرد




 گزارش اول را دیروز یکی از ساکنین روستای «صفحه» تهیه کرده است  به دلیل آتش زدن پس‌مانده‌های مزارع نیشکر توسط دولت هوای این روستای سیل زده غیرقابل استنشاق شده است.  اما گزارش تصویری دوم وضعیت این روستا در ماه‌های گذشته است. ۱۳ اردیبهشت به همراه تعدادی از فعالین مدنی استان خوزستان برای کمک به مردم این روستا رفته بودم. وضعیت تا قبل از هم بحرانی بود چه برسد به حالا که امکان نفس کشیدن هم ندارند. مردم در پشت‌بام‌ها زندگی می‌کردند، چونکه آب خانه‌هایشان را گرفته بود. در این هوای گرم که دمای هوا در طول روز از ۴۵ درجه بالاتر است زندگی برای مردم این روستا عملا غیرممکن است. حیوانات این روستا وضعیت بدی دارند و تخلیه کامل آن توسط روستاییان اصلا بعید نیست. نوروز امسال بعد از سیل روستای «صفحه» به این دلیل که مسیر زمینی آن کاملا مسدود شده بود و برای رفتن باید ۳۰ دقیقه با قایق می‌رفتند، کمتر از مابقی روستاها امداد رسانی کردند

۱۳۹۸ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

برزان محمدی زندانی سیاسی کماکان در زندان تهران بزرگ محبوس است



برزان محمدی، زندانی سیاسی و شهروند ۴۱ ساله اهل سروآباد کردستان به زندان اوین منتقل نشده‌است.
پیش از این «ایرناپلاس» به نقل محمدهادی عرفانیان، وکیل مدافع این زندانی خبر داده‌بود که وی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین منتقل شده‌است.
یک منبع مطلع در خصوص آخرین وضعیت برزان محمدی به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گفت: «آقای محمدی در آخرین تماس تلفنی خود به نزدیکانش گفته‌ که کماکان در زندان تهران بزرگ (فشافویه) و بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در بند زندانیان خطرناک به‌سر می‌برد».
این منبع افزود: «مسئولان زندان تا کنون تنها وعده داده‌اند که او را به زندان اوین منتقل خواهند کرد، اما تا این لحظه به وعده خود عمل نکرده‌اند».
این زندانی سیاسی در اسفندماه ۹۷ در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان فشافویه و درخواست انتقال به زندان اوین به همراه علیرضا شیرمحمدعلی که به‌تازگی در این زندان به قتل رسیده، دست به اعتصاب غذا زده بود.
شامگاه دوشنبه ۲۰ خردادماه ۹۸، علیرضا شیرمحمدعلی، ۲۱ ساله زندانی سیاسی به دست دو زندانی مواد مخدر و قتل عمد در  تیپ یک اندارزگاه ۱۱ زندان تهران بزرگ (فشافویه) به قتل رسید.
آقای محمدی، شهروند ۴۱ ساله اهل سروآباد کردستان که دوران محکومیت ۳ سال و نیم خود را در زندان تهران بزرگ سپری می‌کند، از روز پنج‌شنبه ۲۳ اسفندماه ۱۳۹۷ در اعتراض به وضعیت نامناسب خود در زندان فشافویه و عدم رسیدگی به درخواستش مبنی بر انتقال به زندان اوین، دست به اعتصاب غذا زده‌بود و روز شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، بنا به خواسته جمعی از فعالان سیاسی و مدنی و خانواده‌های جان‌باختگان به اعتصاب غذای خود پایان داد.
پیش از این شماری از فعالان سیاسی، مدنی و خانواده‌های آن‌ها در نامه‌ای سرگشاده از او خواسته‌ بودند که اعتصاب غذایش را پایان دهد.
آقای محمدی در فایل صوتی که نسخه‌ای از آن در اختیار کمپین قرار گرفت، در تماسی تلفنی از زندان تهران بزرگ گفته‌بود: «من هم اکنون ۱۰ ماه هست که در بند ویژه فوق امنیتی سوییت زندان تهران بزرگ بدون هیچ امکانات رفاهی به طور غیرقانونی به‌سر می‌برم و با توجه به شرایط بسیار بد این زندان و عدم انتقال به زندان اوین و یا زندان شهر خودم، مریوان دست به اعتصاب غذای خشک نمودم که بیش از ۲ ماه هیچ کدام از مسئولان قضایی و زندان به خواسته من اعتنایی نکردند و از آنجایی که خانواده، جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی و فعالان مدنی تنها حامی من بودند و با وجود نگرانی‌شان از حال وخیم من که درخواست پایان اعتصاب غذای من را داشتند و بنده بنا فقط به احترام به درخواست مکررشان از امروز ۲۸ اردیبهشت خورشیدی، به اعتصاب غذای خود پایان می‌دهم، ولی کماکان بر خواسته‌ها و مطالبات قانونی خود پافشاری می‌کنم و از همه کسانی که من را تنها نگذاشتند و نگران حال من بودند، سپاسگزارم».
آقای محمدی به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست “قاضی صلواتی” به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بر اساس گزارشاتی که کمپین پیش‌تر دریافت کرده‌بود، “برزان محمدی” فرزند احمد و اهل روستای گوشخانی سروآباد به دلیل شرکت در اعتراضات مردادماه ۹۷ در تهران به زندان محکوم شده و گزارش شده بود که آقای محمدی در زمان رسیدگی به پرونده و مراحل دادرسی‌اش از حق داشتن وکیل محروم مانده بود.
حکم ۶ سال حبس تعزیری برزان محمدی بعدتر در یک دادگاه تجدیدنظر در استان تهران در روز دوشنبه ۶ اسفند ۹۷ به سه سال و نیم کاهش یافت.

۱۳۹۸ خرداد ۲۷, دوشنبه

فصل تغییر این نظام دیکتاتور



حق خواهی و تلاش در جهت تغییر و الزام حاکمیت جمهوری اسلامی از جمله حقوقی است که از آن با عنوان حقوق شهروندی یاد میشود. چرا باید در ایران یک نفر با عنوان ولایت فقیه عنوان قداست و پاکی و معصومیت بر خود بگذارد و لوای دین هرگونه سرکوب و شکنجه و تاراج اموال کشور را انجام دهد و  هیچ کسی نتواند از وی سوال بپرسد؟

💠چرا نباید مسئولان کشور از شخص اول
حکومت که علی خامنه ای است تا کوچکترین مسئول پاسخگو باشد؟

انتخاب اینکه چه کسی، چه حکومتی و چه افرادی برای هدایت ایران پیش قدم باشند را باید مردم ایران در انتخاباتی آزاد تعیین کنند.

فساد، رانتخواری، شکنجه، زندان، سرکوب
آزادی بیان‌ و بسیاری دیگر از موارد گسترده نقض حقوق بشر از بهمن ۱۳۵۷ تا به امروز که بیش از ۴۰ سال از عمر حکومت جمهوری اسلامی گذشت ثمره آن بود.

🔶آیا زمان تغییر نیست؟

🔷آیا نباید برای تغییر متحد بود؟

سکوت تا به کی؟

🔆ضایع کردن حقوق شهروندی افراد تا به کی؟

۱۳۹۸ خرداد ۲۶, یکشنبه

خرده روایت‌هایی از زندان فشافویه؛ جزئیات تکان‌دهنده از اعتیاد و روابط جنسی

 تعدادی از افراد زیر ۱۸ سال زندانی در فشافویه را، کودکان بدون شناسنامه ایرانی و بدون اوراق هویت افغانستانی تشکیل 
می‌دهند



دیروز صبح وقتی داشتم برای ملاقات از بند خارج می‌شدم، گوشه کریدور پسربچه نوجوانی را دیدم که افسر نگهبان نگهش داشته بود و با او صحبت می‌کرد. در آن چند لحظه تنها متوجه شدم که اسمش نیماست و تازه به این تیپ منتقل شده است. آن‌طور که بعدتر افسر نگهبان برایم می‌گوید: نیما ۱۶ ساله است و دو هفته‌ای از بازداشتش می‌گذرد، ۱۰ روزی را در قرنطینه زندان سپری کرده و اکنون به سالن ۳ منتقل شده است. از او می‌پرسم: «صبح به نیما چه می‌گفتی؟»، «اول که اطلاعاتش رو گرفتم. شاید مددکاری بتونه براش کاری انجام بده. بعد هم راجع به قرص، مواد و خلاف گفتم و بیشتر راجع به لواط توضیح دادم، همین. گفتم تا حواسش باشه. این‌طور بچه‌ها رو سریع ترتیبشون رو می‌دند. ما هم بیست‌و‌چهار چهل‌وهشتیم، ۲۴ ساعت شیفت، ۴۸ ساعت آزاد. روزایی که خودم هستم سراغش‌رو می‌گیرم ولی دو شیفت دیگه شیر تو شیره.» او، با این‌که به دستور رئیس زندان افسرها نباید با ما صحبت کنند، جز معدود افسرانی است که هر بار برای دادن جیره غذا می‌آید، چند دقیقه‌ای می‌ماند و گپ می‌زنیم. می‌گوید: «از این بچه‌ها خیلی می‌گیرند، من چون فضا را می‌‌دونم هربار خودم باشم و بچه‌سال کسی رو انتقال بدهند اینجا خرفهمش می‌کنم چکار کنه.» می‌پرسم: «اثر داره؟» می‌گوید: «بی‌اثر هم نیست.»
نمی‌دانم شما که مطلب را می‌خوانید همزمان سیگاری روشن می‌کنید و پک می‌زنید یا همچون من پس از مرور هر چند جمله زمین و زمانه را به فُحش می‌کشید.
می‌گوید: «همین دیشب تلویزیون نشون می‌داد رئیس قوه و رئیس سازمان {سازمان زندان‌ها} رفتند کانون اصلاح و تربیت و می‌گفتند خدارو شکر که تعداد کمی اینجاند.» می‌گویم یک یادداشت می‌نویسم راجع به بچه‌ها. می‌پرسد: «اثری داره؟» می‌گویم: «بی‌اثر هم نیست.»
زندان فشافویه (تهران بزرگ) در منطقه گرم و خشک حسن آباد قم قرار دارد. دقیق‌تر بگویم چند کیلومتری از فرودگاه فاصله دارد و زندانیان در هواخوری گه‌گاه برای گذران زمان تعداد هواپیماهایی که در روز از فراز هواخوری گذر می‌کنند را می‌شمارند. از متروی کهریزک با یک تاکسی می‌توان به آن رسید و اگر با اتومبیل باشید جایی در اتوبان قم که برای رسیدن به فرودگاه به راست می‌پیچید کافی است به چپ بپیچید تا برجک‌های زندان نمایان شود.
این زندان چهار تیپ فعال برای اسکان زندانیان دارد که هر تیپ حدود ده بند را در خود جای داده است. هر بند از ۱۶ اتاق (۸ اتاق در سمت راست و ۸ اتاق در سمت چپ) و هر اتاق ۵ تخت سه طبقه (جمعا ۲۴۰ تخت)، ۱۶ حمام و ۱۸ توالت در انتهای بند که اغلب در سه چهارتایشان مداوم هروئین مصرف می‌شود و چندتایشان خراب است، شکل می‌گیرد. جمعیت بندها عموما ۵۰۰ نفر بوده که از دو برابر ظرفیت بند بیشتر است. در اغلب این بندها حضور نوجوانان مشهود است. گرچه شمار بالای زندانیان با سن کم زندان را بر آن داشته تا در هر تیپ یک تا سه بند موسوم به «بند جوانان» شکل دهد. بندهایی که اسما به متولدین سال ۷۶ به بعد اختصاص دارد. در این بندها که بین زندانیان به «بند شاپرک‌ها» معروف است از نوجوانان ۱۵ و ۱۶ ساله تا افراد ۳۰ تا ۳۵ ساله حضور دارند.
تعدادی از افراد زیر ۱۸ سال زندانی در فشافویه را، کودکان بدون شناسنامه ایرانی و بدون اوراق هویت افغانستانی تشکیل می‌دهند که نداشتن برگه‌‌ای برای اثبات سن‌شان آن‌ها را به جای کانون اصلاح و تربیت، راهی فشافویه کرده است.
نوجوانان که برای اولین بار با زندان مواجه می‌شوند، شانه‌های‌شان زیر بار بدرفتاری جسمی، محرومیت از آزادی و بودن با خانواده و دوستان سابق‌شان و زندگی در مکانی پر ازدحام خُرد می‌شود. این نوجوانان به بیگاری گرفته می‌شوند، معتاد می‌شوند و از آنها سواستفاده جنسی می‌شود. در ادامه به هر کدام از این موارد با مشاهدات رفیقان زندانی‌ام از بازداشت‌ شدگان گلستان هفتم در تیپ‌های یک و چهار زندان به اجمال اشاره و شرح بیشتر را به یادداشت‌های آتی واگذار می‌کنم.
«چندی پیش راشد پسر اهل هرات، که جز بچه‌های خدمات بود و سینه‌کش، وقت تی زدن به خاطر سر بودن زمین خورد زمین دستش از مچ شکست. هر کاری کردیم انتقالش ندادند بیمارستان، حتی وکیل بند هم نتونست کاری براش بکند، بعدتر هم که رفتیم بهداری می‌گفتند که دیگر اورژانسی نیست، الان کج جوش خورده و همین‌طور مونده، هنوز هم تو خدمات کار می‌کنه.» نظافت سالن‌ها، کریدورها، زیر هشت، هواخوری، حمام‌ها و توالت و شستن لباس سایر زندانیان و حمل و نقل و تهیه غذا عموما بر عهده نوجوانان است، تعداد زیاد نوجوانان افغانستانی در خدمات زندان مشهود است. کادر خدمات در ازای نظافت، سیگار دریافت می‌کنند، سیگار هم‌ارز عام ارزش کالاها در زندان همچون پول عمل می‌کند.
علی‌رضا نوزده ساله آرایشگر بند که ۶ ماه از حبسش می‌گذرد و اهل تهران است این‌گونه می‌گوید: «آرایشگری بلد نبودم، یک بامعرفتی یادم داد، کم‌کم دستم راه افتاد، الان روزی ده تا سر رو می‌زنم،  خوب این متاع هم همین‌جوری شد شروع کردم، طرف می‌اومد می‌گفت سرم رو بزن، می‌زدم، می‌گفت دمت گرم بیا بهت عشق بدم، عشقی‌ها را کشیدم، الان روزی یک "بی‌۲"* می‌خورم، سی‌تومن و خوب رفت و برگشت شیشه هم ۱۵۰ می‌افته برام**، اینجا و شلوغی رو واقعا نمی‌توانم تحمل کنم اگر نزنم، هنوز حاکم حکم نکرده برام، با مشروب گرفتنم، فکر نکنم دو سال بیشتر بگیرم، ولی معتاد می‌رم بیرون.»
گردش مالی مخدر در هر بند، بیش از صد میلیون تومان در هفته است. این مواد از سه طریق به بند می‌رسد؛ "محل" هم توسط افسر نگهبان که مقدار ناچیز و به صورت خصوصی این‌گونه تبادل می‌شود و "انباری" که زندانیان در اعزام به دادگاه و یا هنگام بازداشت از بیرون زندان با خوردن و حمل در معده یا مخفی کردن در مقعد مقداری مواد با خود می‌آورند که این مقدار نیز بسیار ناچیز است. عمده مخدر زندان به شیوه پرتابی (پرتاب بسته توسط مسئولین زندان به هواخوری در ساعتی مقرر) تامین می‌شود. بسته‌ای که ۵ میلیون تومان ارزش دارد و با پرت شدن به هواخوری قیمتش به ۵۰ میلیون تومان می‌رسد.
«ساعت حدود سه نیمه شب بود که درگیری شروع شد. تیزی و قمه بود که به بدن‌ها می‌خورد و فلکس و شیشه بود که به سر و کول هم پرت می‌شد تا چهارونیم این‌طورها هم طول کشید، نه نفر را بردند بهداری، سر چی؟ سر یک بچه که امشب این اتاق باشد یا اون اتاق.» رابطه جنسی نیز اگر فرد همسری نداشته باشد با هر بار پانصد هزار تومان، روحانی زندان می‌تواند فردی را برای صیغه و ملاقات شرعی به وی معرفی کند. همچنین برخی در بندها پسر تک‌پَری*** برای خود دارند که ‌تک‌پَر هزینه‌هایش بر عهده فرد است و از احترام برخوردار است.

* قرص بوپرنورفین یا بی‌۲، یکی از درمان‌های ترک اعتیاد است که به عنوان ضد درد، مسکن قوی و جایگزین مواد مخدر در کلینیک‌های ترک اعتیاد به کار می‌رود و خودش هم اعتیادآور است.
** رفت‌وبرگشت شیشه، یعنی کشیدن دو خط شیشه روی زرورقی که معتادان از آن برای مصرف هروئین یا شیشه استفاده می‌کنند.
*** تک‌پَر، کسی است که به دلیل نیاز مالی، اعتیاد، ترس، نیاز به امنیت یا علاقه به شریک جنسی اختصاصی یک زندانی دیگر در زندان بدل می‌شود.

۱۳۹۸ خرداد ۲۵, شنبه

میدانید چرا از 2030 می‌ترسند ؟؟



سند 2030 مقدمه ای دارد مبنی بر اینکه رهبران و مردم جهان بر آن هستند که تا سال 2030 به فقر ،گرسنگی ، خشونت ، فساد ، قاچاق و ... در تمام اشکال آن پایان دهند و همگی به سوی جهانی مملو از صلح ، عدالت ، رفاه ، گسترش بهداشت ، حقوق برابر زنان و مردان ، توسعه آموزش‌های عمومی ، مردمسالاری ، بهبود محیط زیست ، اشتغالزایی و نظایر این ها حرکت کنند

🔴 هدف اول : پایان دادن به فقر و کاهش فقرا ، ایجاد نظام حمایتی از فقرا ، پایان دادن به گرسنگی و بهبود تغذیه ، تضمین دسترسی همه به ویژه نوزادان و مادران به غذای سالم ، افزایش دوبرابری درآمد تولیدکنندگان کوچک مواد غذایی برای جلوگیری از افزایش گرسنگی

🔴 هدف دوم : تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه ، کاهش مرگ و میرهای ناشی از بیماری‌های غیر واگیر و بیماری های ناشی از آلودگی آب و هوا و خاک ، کاهش مصرف مواد مخدر و کنترل تولید توتون و تنباکو ، به نصف رساندن مرگ‌ومیرهای جاده‌ای ، تضمین دسترسی جهانی به همه موارد مورد نیاز انسان‌ها از جمله مسائل جنسی بدون مواجه شدن با مشکلات مالی , توسعه واکسیناسیون

🔴 هدف سوم : تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه ، تضمین آموزش رایگان تا دیپلم برای همه ، تضمین ریشه کنی نابرابری های جنسیتی در آموزش ، تضمین آموزش سواد به بزرگسالان ، تضمین آموزش برای ترویج توسعه ، حقوق بشر ، تساوی جنسیتی ، فرهنگ صلح ، شهروندی جهانی و احترام به تنوع فرهنگی در تمام مقاطع مدارس

🔴 هدف چهارم : دستیابی به تساوی جنسیتی ،  پایان دادن به همه اشکال تبعیض علیه زنان و دختران ،ریشه‌کنی انواع خشونت علیه زنان و دختران در حوزه های عمومی و خصوصی از جمله سوء استفاده جنسی ، ریشه کنی اقدامات زیان‌بار مانند ازدواج کودکان ، به رسمیت شناختن و ارج نهادن به زنلن خانه دار بدون دستمزد از طریق تامین خدمات عمومی تا حدی که مقررات اجازه دهند ، تضمین مشارکت کانل و موثر زنان برای  انتخاب و انتصاب مسولیت‌های بالا در همه سطوح

🔴 هدف پنجم:  تضمین دسترسی همگانی به آب آشامیدنی ، احیای تالاب ها  و رودخانه ها و منابع آبی ، همکاری های بین المللی در حوزه آب مانند تصفیه و شوری زدایی

🔴 هدف ششم : تضمین دسترسی به انرژی ارزان قیمت و خدمات مقرون به صرفه انرژی ،  افزایش انرژی‌های تجدید پذیر و بهره‌وری در حوزه انرژی

🔴 هدف هفتم : رشد پایدار اقتصادی و اشتغال کامل برای همه ، حمایت از اشتغال شرافتمندانه ، خدمات کوچک و متوسط ، ریشه کنی کار اجباری و برده‌داری نوین ، جداسازی رشد اقتصادی از تخریب محیط زیست

🔚 بعد از برشماری اهداف ، مجدداً بر کمک به‌کشورهای در حال توسعه و کشورهای فقیر تأکید میشود و از لزوم راه اندازی پایگاه اینترنتی با هدف نشر اطلاعات هم سخن گفته میگوید ... حالا اینکه اهداف این سند می‌تواند چه صدماتی به اهداف و آرزوهای جماعتی پست و حقیر وارد کند موضوعی‌ست که باید دربارۀ آن بدون تعصب فکر کرد ...




نا آرامی در کازرون


گزارش‌ها حکایت از بروز ناآرامی در شهرستان کازرون دارد.

در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌هایی منتشر شده که مدعی هستند گروهی از مردم کازرون با نیرو‌های امنیتی و انتظامی درگیر شده‌اند.
محل این درگیری‌ها نیز میدان شهدا و سلمان فارسی و زمان آن هم روز شنبه (۲۵ خرداد) اعلام شده است.
این گزارش‌ها می‌‌گوید که معترضان در پی انتشار فراخوانی در این دو محل تجمع کرده بودند که با دخالت پلیس این تجمع به خشونت کشیده شد.
برخی فیلم‌ها و گزارش‌ها هم حکایت از اعتصاب گروهی از مغازه‌داران شهر کازرون دارد.
گفته شده تاکنون سه نفر بازداشت شده‌اند٬ اما منابع رسمی هنوز این خبر را تائید نکرده‌اند.
شهرستان کازرون پیش از این نیز شاهد یک سلسه اعتراض‌ها و درگیری‌ها بود که با چندین کشته و ده‌ها زندانی این اعتراض‌ها سرکوب شد.




۱۳۹۸ خرداد ۲۴, جمعه

قتل یک کولبر توسط نیروهای مرزبانی



محمد حسین‌زاد، کولبر کُرد براثر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی در مناطق مرزی بانه کشته شد.

روز پنج شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸، محمد حسین‌زاد ۳۰ ساله از اهالی روستای “زلی” از توابع بخش نمشیر شهرستان بانه در پی شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

از اعلامیه جهانی حقوق بشر 

۱۳۹۸ خرداد ۲۳, پنجشنبه

قتل زندانی سیاسی؛ با بیش از ۳۰ ضربه چاقو


به گفته وکیل «علیرضا شیرمحمدعلی»، دو زندانی بزهکار زندان فشافویه؛ علیرضا را با بیش از ۳۰ ضربه چاقو به قتل رسانده‌اند: «ظاهرا دو قاتل در یک سلول در بند علیرضا بودند و بدون هیچ درگیری قبلی، دفعتا او را با ضربات متعدد چاقو به قتل می‌رسانند». علیرضا، زندانی سیاسی ۲۱ ساله؛ به دلیل مدیریت کانال تلگرامی «آتئیست‌ها» و با سه اتهام امنیتی؛ به ۸ سال حبس محکوم شده بود. مسئولان زندان هنوز گزارشی از حادثه ارائه نکرده اند و به گفته خانواده علیرضا نیز «هیچ گزارشی در پرونده پزشکی قانونی نبود.» مسئولین با فاصله کمتر از ۷۲ ساعت، پیکر علیرضا را با عجله و بدون اعلام قبلی به بهشت زهرا منتقل کردند و او با حضور مادر و معدودی همراهان، به خاک سپرده شد. علیرضا در اعتراض به «عدم تفکیک جرایم» در فشافویه؛ اعتصاب غذا و از «عدم امنیت جانی» در نامه‌ای سرگشاده انتقاد کرده بود. زندان فشافویه، در جنوب تهران؛ ابتدا برای محکومان مواد مخدر ساخته شده بود اما اخیرا زندانیان سیاسی و امنیتی هم در آن محبوس هستند
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد

ماده 28: حق دنیای زیبا و آزاد برای همه
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

علی‎رضا شیرمحمدعلی پیش از این در نامه‌ای سرگشاده، درخواست انتقال خود از ندامتگاه تهران بزرگ به زندان اوین را مطرح کرده بود که با بی‌توجهی مسوولان قضایی رو به رو شد.


از دوشنبه شب که خبر تکان دهنده قتل «علی‎رضا شیرمحمدعلی»، زندانی سیاسی ۲۱ ساله در زندان تهران بزرگ، معروف به «فشافویه» منتشر شد تا امروز، گزارش رسمی از مسوولان قضایی در مورد نحوه انجام این جنایت منتشر نشده است.
تا لحظه انتشار این گزارش، مشخص شده است این زندانی سیاسی که به هشت سال زندان محکوم شده بود، با ضربات متعدد چاقوی دو زندانی دیگر که یکی به خاطر قتل  به قصاص محکوم شده و دیگری به خاطر قاچاق مواد مخدر مشغول گذراندن حبس خود است، کشته شده است.
در مورد شیوه انجام این جنایت هم روایت‌های مختلفی وجود دارد؛ یک روایت را خبرگزاری«هرانا» به نقل از یک منبع نزدیک به علی‎رضا شیرمحمدعلی منتشر کرده است: «با وجود حساسیت بالای مسوولان زندان بر روی نگه‎داری این دو قاتل در سلول انفرادی با در بسته، شب حادثه درهای سلول آن‌ها باز بوده و در یک لحظه و بدون زمینه قبلی، علی‎رضا را به داخل سلول خود کشانده و بعد از قفل کردن در، با زدن ۴۰ ضربه چاقو، او را کشته‎اند.»  
روایت دیگر را روزنامه دولتی «ایران» در گفت‎وگو با یکی از دو قاتل علی‎رضا شیرمحمد علی نقل کرده که در آن تلاش شده است «درگیری شخصی» با مقتول را دلیل اصلی انجام این جنایت اعلام کند: «مدتی قبل شماره تلفن همراه دخترم را به علی‌رضا دادم تا به او زنگ بزند و از او بخواهد که به حسابم پول بریزد. اما دخترم به طرز مرموزی ناپدید شد و من تصور می‌کنم که ناپدید شدن دخترم به علی‌رضا ربط داشته باشد. به همین خاطر از او کینه به دل گرفتم. محمدرضا هم از یکی دیگر از زندانی‌ها به نام "میلاد" کینه به دل گرفته بود. برای همین هر دوما تصمیم به انتقام‌گیری گرفتیم.»
مسوولان چه کسانی هستند؟
«محمدهادی عرفانیان‎راد»، وکیل زندانی سیاسی کشته شده در ندامتگاه تهران بزرگ اما در گفت‎وگو با وب سایت «جماران»، ریشه اصلی این جنایت را عدم رعایت اصل تفکیک زندانیان بر اساس نوع جرم آن‌ها می‌داند. بر همین اساس، این وکیل دادگستری حتی احتمال برنامه‎ریزی قبلی برای این قتل را طرح می‌کند. هرچند او از مسببان اصلی این جنایت حرفی به میان نمی‌آورد اما با توجه به سیاسی بودن جرم علی‎رضا شیرمحمدعلی، می‌توان حدس زد متهمان اصلی این قتل، مسوولان زندان تهران بزرگ هستند: «مشکلی که وجود دارد، این است که زندان تهران بزرگ اصلاً امکانات کافی ندارد و اگر قرار باشد مجرمان امنیتی در زندان باشند، قاعدتاً باید در زندان‌های اوین و رجایی‌شهر و در یک بند خاص نگه‎داری شوند نه این که در درون بندی که مجرمان جرایم مختلف، از قتل، قاچاق و مواد مخدر در آن حضور دارند. لذا ممکن است به دلیل عدم تفکیک مجرمین، هر اتفاقی بیفتد و کسی هم نمی‌تواند پیش‌بینی کند که آن اتفاق واقعی یا این که مصنوعی بوده است.»
ندامتگاه تهران بزرگ در اصل برای نگه‎داری مجرمان مواد مخدر «در شرایط سخت» راه‎اندازی شده است اما در سال‌های گذشته، برخی زندانیان سیاسی هم به طور غیرقانونی و برای تنبیه شدیدتر، به این زندان فرستاده شده‎اند.
علی‎رضا شیرمحمدعلی پیش از این در نامه‌ای سرگشاده، درخواست انتقال خود از ندامتگاه تهران بزرگ به زندان اوین را مطرح کرده بود که با بی‌توجهی مسوولان قضایی رو به رو شد. او در روزهای آخر عمر خود حتی برای رسیدن به این هدف اعتصاب غذا کرد که تا لحظه مرگ به این خواست قانونی خود نرسید.
به جز زندان اوین در تهران، در بسیاری از شهرهای ایران، زندانیان سیاسی به طور غیر قانونی در کنار بقیه زندانیان و از جمله زندانیان خطرناک نگه‎داری می‌شوند.
«موسی برزین خلیفه‎لو»، حقوق‎دان و مشاور«ایران‎وایر» در پاسخ به پرسشی در مورد انگیزه جدا نکردن زندانیان سیاسی از مجرمان خطرناک از سوی قوه قضاییه، می‎گوید: «در بسیاری از موارد، نگه‎داری زندانیان سیاسی در کنار بقیه محکومان به طور عمدی و برای آزار آن‌ها انجام می‎شود.»
او تاکید می‌کند:«در مجموعه قوانین ایران، هرچند به طور مشخص به جدا کردن زندانیان سیاسی از بقیه زندانیان اشاره نشده اما "آیین‎نامه سازمان زندان‌ها و اقدامات تامينی و تربيتی كشور" به طبقه‎بندی زندانیان بر اساس سن، جنسیت، جرم و.... اشاره کرده است.»
 به گفته این حقوق‎دان، بخش‌نامه تفکیک زندانیان در دوره «محمودهاشمی شاهرودی»، رییس پیشین قوه قضاییه ابلاغ شده بود: «در آن سند گفته شده است مثلا محکومان زیر ۱۸ سال، مجرمان مواد مخدر، قتل عمد و متهمان امنیتی باید به طور جداگانه نگه‌داری شوند که به این آیین‎نامه هم چندان توجهی نمی‌شود.»
بخش‌نامه نحوه تفکیک و طبقه‎بندی زندانیان در سال ۱۳۸۶رصادر شده اما در بیش از  ۱۰ سالی که از صدور این دستور گذشته، اجرا نشدن آن برای برخی زندانیان سیاسی، از انتقادهای اصلی فعالان حقوق بشر بوده است.
این بخش‎نامه البته تنها سند الزام‎آور برای تفکیک زندانیان با جرایم و سوابق مختلف نیست. موسی برزین خلیفه‎لو می‎گوید: «در ماده ۴۲ "قانون مبارزه با مواد مخدر"، به صراحت ذکر شده است که دسته‌ای از محکومان باید در اردوگاه‌هایی با شرایط سخت نگه‎داری شوند. در آیین‏نامه اجرایی این ماده هم که سال ۱۳۸۹ به قانون مبارزه با مواد مخدر اضافه شده، "شرایط سخت" و "نیمه سخت" تعریف شده‎اند. زندان فشافویه در اصل، اردوگاهی برای حبس مجرمان مصداق این ماده قانونی است که به طور غیرقانونی برخی زندانیان سیاسی هم در آن نگه‏داری می‏شوند. بنابراین، حتی حبس متهمان به قتل در این اردوگاه هم که یکی از آن‎ها به قتل علی‎رضا شیرمحمدعلی پرداخته، کاملاً غیر قانونی است.»
براساس ماده ۴۲ قانون مبارزه با مواد مخدر، به قوه قضاییه اجازه داده می‌شود که بخشی از محکومان مواد مخدر یا روان‎گردان‎های صنعتی غیردارویی را به جای زندان، در اردوگاه‎های خاص(با شرایط سخت و یا عادی) نگه‎داری کند: «این ماده در سال ۱۳۸۹ به قانون مبارزه با مواد مخدر افزوده شده است. اردوگاه فشافویه هم بر اساس همین ماده ۴۲ تأسیس شد.»
محرومیت از تغذیه سالم، شیوع انواع بیماری‎های عفونی، بد رفتاری شدید زندان‎بان‎ها و البته آزار زندانیان سیاسی از سوی مجرمان خطرناک، شرایطی است که ندامتگاه تهران بزرگ را به جهنمی غیرقابل تحمل برای زندانیان تبدیل کرده است. با این حال، هیچ کدام از شرایط موجود در زندان فشافویه، جزو مواردی که در ماده ۴۲ قانون مبارزه با مواد مخدر به عنوان شرایط سخت نگه‎داری مجرمان مواد مخدر اعلام شده است، نیستند.
طبق ماده ۴۲رقانون مبارزه با مواد مخدر، محدودیت در اعطای مرخصی و ملاقات حضوری با خانواده‌ها، محرومیت از بخشش و کاهش مدت مجازات و اجبار در گذراندن آموزش فنی و حرفه‌ای از مهم‌ترین مواردی هستند که در این ماده قانونی به عنوان شرایط سخت برای برخی مجرمان مواد مخدر در نظر گرفته شده است.
اما مسوولیت قانونی قوه قضاییه و رییس اردوگاه فشافویه در قتل علی‎رضا شیرمحمدعلی چیست؟
موسی برزین خلیفه‎لو می‎گوید: «از آن جا که در اخبار آمده است که شب حادثه در سلول دو قاتل این زندانی سیاسی بر خلاف روزهای قبل باز بوده و توانسته‎اند مقتول را به داخل سلول خود کشانده و او را با ضربات متعدد چاقو به قتل برسانند، حتی می‌توان اتهام "معاونت در قتل" را برای رییس این اردوگاه مطرح کرد. این اتهام متوجه کسانی می‌شود که به هر شکلی شرایط انجام قتل را تسهیل می‌کنند. بعید است که قوه قضاییه اراده بررسی بی‌طرفانه این پرونده را داشته باشد. اما به خانواده آقای شیرمحمدعلی پیشنهاد می‌کنیم دست کم برای مستندسازی حقوقی از این نقض آشکار حقوق فرزندشان، شکایت خود را در دادسرای عمومی و انقلاب نزدیک‎ترین منطقه به این زندان انجام دهند.»
«علی القاصی مهر»، دادستان تهران اعلام کرده رسیدگی به پرونده این قتل در دستور کار قرار گرفته است اما در گفته‌های او هیچ اثری از مسوولیت خود دادستانی در حبس غیرقانونی علی‎رضا شیرمحمدعلی در فشافویه و هم‎چنین تقصیر مسوولان اندرزگاه ۱۱ و رییس این زندان که با نام خانوادگی «فرزادی» شناخته می‌شود، نیست
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد.

بازداشت بيش از 350 نَفَر #قيام_تشنگان_ثورة_العطش

بازداشت بيش از 350 نفر در #قيام_تشنگان    صدها نفر در #قيام_تشنگان #قيام_تموز در تظاهرات مسالمت آميز در اعتراض به بى آبى و قطع آب و انتقال آ...