۱۳۹۸ فروردین ۱۱, یکشنبه

قطع پای کولبر مریوانی بر اثر انفجار مین / نگرانی از جابجایی مین ها در اثر بارندگی های اخیر


خبرگزاری هرانا – یک کولبر مریوانی بر اثر انفجار مین در نواحی مرزی مصدوم و پای چپش قطع شده است. از طرفی بارندگی های اخیر و سیلاب ها، نگرانی های فعالان مدنی را بابت جابجایی مین ها بخصوص‌ در دشت ها افزایش داده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، روز دوشنبه ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۸، “کریم راستی” کولبر مریوانی در نواحی مرزی بین “برجک کوانان” و “برجک کانی بی پای” بر اثر انفجار مین مصدوم شد.
بر اساس این گزارش، این کولبر ۵۵ ساله پس از حادثه برای مداوا به بیمارستان “شار” شهر سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق منتقل شده و خبرها حاکی از این است که پای چپ او قطع شده است.
این کولبر که تنها نان‌آور یک خانواده پرجمعیت است، همچنان در بیمارستان شار بستری‌ است و خانواده او منتظرند که وضعیت جسمانی وی به حالت پایدار بازگردد.
بارندگی‌های اخیر و سیلاب‌ها، نگرانی‌های فعالان مدنی را بابت جابجایی مین‌ها بخصوص‌ در دشت‌ها افزایش داده است؛ از همین رو خواستار توجه جدی مسئولان به این مساله شدند.

پیشتر نیز یک کودک ۹ ساله در اطراف شهرستان شوش بر اثر انفجار مین بینایی هر دو چشم و دست راستش را از مچ از دست داده بود. خانواده او می‌گویند: نگرانیم که باران‌های اخیر در دشت‌های خوزستان، باعث جابجایی مین‌های باقی‌مانده از زمان جنگ تحمیلی شود و در نتیجه این جابجایی، شهروندان دیگری قربانی شوند؛ شهروندانی از قبیل کودکان عشایر؛ کشاورزان و مردم محلی

مین های برجای مانده از دوران جنگ همه ساله موجب مرگ و مصدومیت تعدادی از هموطنان مناطق مرزی می شود.
در حدود ۴۲۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران آلوده به مین های به جا مانده و عمل نکرده جنگ ایران و عراق است.
دولت ایران نیز همچنان به تولید و کاشت مین های ضدنفر ادامه میدهد و برخلاف مقاوله نامه های بین المللی، معتقد است استفاده از این مین ها تنها راه مؤثر برای تأمین امنیت مرزهای طولانی این کشور است.
بر همین اساس بخشهایی از مرزهای ایران با افغانستان، پاکستان و عراق مین گذاری شده است؛ در جریان درگیری های دهه ۱۳۶۰ در کردستان هم بسیاری از اراضی این منطقه مین گذاری شدند.
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد

۱۳۹۸ فروردین ۱۰, شنبه

سیل و تریاژ اجتماعی در خوزستان



*فاجعه انسانی در راه است..ضرورت لغو تریاژ اجتماعی مصوب توسط رئیس جهمور*

از صفحه فیسبوکی دکتر عقیل دغاقله

🔺در تعداد زیادی از ویدیوهایی که در فضای مجازی منتشر شده است٬ مردم شهرها و روستاهای عرب را می بینیم که با دستان خالی مشغول ساختن سد و جلوگیری از پیشروی آب هستند. بسیاری از این مردم از دولت گلایه می کنند که چرا کسی به کمک آنها نمی رسد؟ چرا نهادهای دولتی یک ماشین سنگین و یا وسایل وآلات خاک برداری را به این مناطق ارسال نمی کند؟ آیا واقعا دولت عاجز از آن است که همین کاری که این مردم انجام می دهند را به سرانجام برساند؟ *آیا دولت عاجز است چندین ماشین سنگین نخاله ساختمانی را راهی این شهرها و روستاها سازد؟*

جوانان شهر حمیدیه دیشب تا صبح با دست خالی گونی پر از خاک کردند و شهر را نجات دادند و فعلا جشن پیروزی گرفته اند. برخی پاسخ را در ناتوانی دولت می بینند. *اما واقعیت در جای دیگری نهفته است. در مقوله تریاژ اجتماعی است.*

🎯 *تریاژ اجتماعی به برنامه ریزی و مهندسی اجتماعی گفته می شود که در بحران های اجتماعی بر اساس آن اولویت بندی می شود که نجات کدامین نقاط اولویت دارد. و با تعیین اولویت های نجات٬ از بین رفتن و تخریب و حذف دیگری رقم می خورد.*

🔺از هفته گذشته دولت اعلام کرد که شهرهای خفاجیه٬ حمیدیه٬ شوش٬ بستان و روستاهای اطراف این شهرها به زیر آب خواهند رفت. پلیس و نیروی انتظامی را به میان مردم فرستادند تا این مناطق را تخلیه کنند. *اقدام پلیس و دولت و طبل ۲۴ ساعته رسانه های حکومتی جهت ترساندن مردم و به تبع آن تخلیه این نقاط نشان دهنده ضعف دولت نبود٬ بلکه منعکس کننده برنامه ریزی و اولویت بندی بود که بر روی میزی هیأت دولت و استاندار قرار داشت و مصوب جلسه هیأت بحران به ریاست حسن روحانی در استان خوزستان بود.*

🔺بر اساس این تریاژ اجتماعی که دولت مصوب کرده بود قرار شد برای نجات شهراهواز٬ تأسیسات نفتی در هور العظیم٬ و تاسیسات صنعتی (نیشکر و و دیگر صنایع مهم) ٬ *در درجه اول زمین های روستاییان٬ سپس خانه های روستاییان٬ سپس شهرهای عرب نشین کم جمعیت تر غرق شوند. با توجه به اینکه استانداری و هیات دولت از سرعت خروج آب اطلاع داشت٬ حتی زمانبندی غرق شدن و به زیر آب رفتن این مناطق را می دانست.*

🔺به همین جهت بود که از یک هفته پیش پلیس به حمیدیه و خفاجیه رفت و مردم را تحت فشار قرار داد تا هر چه سریعتر تخلیه کنند. برای اینکه عمق این فاجعه و شکل گیری آن را متوجه باشیم تنها به مکان های شکستن سیل بندها و جاری شدن سیل در یک خط چند ده کیلومتری حاشیه کارون در یک مسیر نگاه کنیم. توجه کنید که این مناطق یکی پس از دیگری هستند:

❶کارون- روستاهای عرب نشین منطقه خلفیه غرق شدند.

❷کارون- کیانپارس و محدودی شهری اهواز با وجود فاصله کمتر از ۳۰۰متر تا خلفیه غرق نشد‼️

❸کارون- کوت عبدالله شهر عرب نشین غرق شد.

❹کارون- روستای الجنگیه٬ سید صالح و ۱۰ها روستای عرب نشین غرق شد.

❺کارون- مجموعه نیشکر غرق نشد‼️

❻کارون- الدریسیة و روستاهای عرب نشین بعد از مجموعه نیشکر غرق شد.

همین برنامه در مسیرهای دیگر نیز دنبال شد و روستاهای عرب نشین زیر آب رفته و مزارع نیشکر جان سالم به در بردند و تاکنون این تنها روستاها٬ زمین ها و شهرهای مردم عرب نشین (که همیشه به مناطق حاشیه معروف بودند) غرق شده اند تا از تاسیسات دولتی و مناطق طبقه متوسط شهری و دولتی دفاع شود.

🔺دولت در طی روزهای اخیر تمامی فشار خود را به کار برده تا مردم این مناطق را مجبور به تخلیه کند. با این حال در برابر این فشارها مردم مومن کرده و حاضر نشدند که خانه و زمین های خود را ترک کنند. در عوض با تمام وجود با دستان خالی به ساخت سیل بند پرداختند. در برخی نقاط روستایی مردم عرب نشین در درگیری با نیروهای دولتی سدهایی که برای محافظت از مجموعه های نیشکر برپا شده بود را شکستند و آب را به سمت زمین های نیشکر هدایت کردند.

🎯🎯 *مقاومت مردم دولت را با یک واقعیت جدید روبرو ساخت: حفظ تاسسیات دولتی یا غرق کردن ۱۰۰ها زن و کودک و خلق یک فاجعه انسانی. تا اینجای کار به نظر می رسد دولت سردرگم شده است.* دیروز سیل بندهای هور العظیم (که به سمت زمین های در حال تاسیس- خالی از تاسیسات) را بشکند تا زمان بخرد و مقاومت مردم را در هم بشکنند. با توجه به داده های جدید به نظر می رسد استانداری خوزستان و کمیته بحران مصمم است که کماکان از تریاژ اجتماعی مصوب دولت پیروی کند و با غرق کردن شهرها و روستاهای عرب نشین از تاسسیات دولتی٬ نفتی و صنعتی حفاظت کند.

۱۳۹۸ فروردین ۹, جمعه

چرا سایبری بودن رفتاری منفعلانه است؟


اسلاید اول: امروز در پس هر نوع خرافه سازی، بی اخلاقی و قومی سازی حرکتهای مردم ، و همچنین انحراف  از ایده های کلیدی می توان رد سایبری ها را زد، عملکرد اینها در ماجرای سیل اخیر از جمله انتشار خبر کذب تر سالی باعث شد بار دیگر به چشم بیایند. در این اسلاید به خصلت عمیقا منفعلانه این گروه ها می پردازیم

الگوی لشگر سایبری ها از حرکتهای مردمی  تقلید می شود که در کمپین هایی مانند کمپین خلیج فارس، یا رویدادهای ورزشی، اعتراضات جمعی و غیر به وجود آمده
ایده لشگر کشی سایبری این است که حضور در فضای  مجازی موثر است در حالی که حضور مجازی حتی برای جریان های واقعی مردمی هم کافی نیست.
مطالعات فضای مجازی می تواند نشان دهد که حمایت شوندگان لشگرکشی های مجازی هیچ مشروعیت  بیشتری را در واقعیت کسب نکرده اند
کنش های یک سایبری از او فعال فضای مجازی خلق نمی کند، بلکه او ابزارهای فعالیت مجازی را به واسطه حمایت های تشکیلاتی عاریه می گیرد. درحالی که فعال مجازی واقعی خود صاحب توانمندی ها  و مخاطبین مجازیش است

تداوم بی خبری از وضعیت مصطفی مصطفوی، پس از انتقال به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه



خبرگزاری هرانا – با گذشت بیش از دو ماه از انتقال سید مصطفی مصطفوی آلبلاغ، شهروند اهل بوکان از زندان ارومیه به بازداشتگاه اداره اطلاعات، خانواده این شهروند هیچ اطلاعی ار وضعیت وی نداشته و در بی خبری و نگرانی بسر می‌برند. آقای مصطفوی در تاریخ ۱۵ آذرماه سال گذشته بازداشت و در تاریخ ۱۲ دی‌ماه به زندان ارومیه منتقل شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علیرغم گذشت بیش از دو ماه از انتقال سیدمصطفی مصطفوی از زندان ارومیه به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر، از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.

با وجود پیگیری‌های مکرر خانواده آقای مصطفوی، هیچ پاسخی از سمت مسئولین داده نشده و این موضوع در کنار بی خبری بلندمدت از وضعیت وی باعث افزایش نگرانی آنها شده است.

مصطفی مصطفوی آلبلاغ در تاریخ ۱۵ آذرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ۲۷ روز بازجویی در سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات ارومیه به بند ۳-۴ زندان ارومیه منتقل شد.

اتهام عنوان شده علیه این شهروند در زمان بازداشت “همکاری با احزاب مخالف نظام” عنوان شده و هم اکنون پرونده وی در شعبه ۶ بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه در حال رسیدگی است.

وی از تاریخ ۷ بهمن‌ماه ۹۷، مجددا به دلایل نامعلومی از زندان ارومیه به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقلشده است.
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 9: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.

۱۳۹۸ فروردین ۸, پنجشنبه

مرگ پرابهام یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج


خبرگزاری هرانا – یک زندانی که گفته شده از بیماری اعصاب و روان رنج می‌برد و تحت نظر پزشک متخصص بود، در اولین روزهای فروردین ماه سال جاری، پس از ضرب و شتم توسط نگهبانان زندان رجایی شهر جان خود را از دست داد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سازمان حقوق بشر ایران، در اولین روزهای فروردین ماه سال جاری، بهمن میرزایی که از بیمارستان اعصاب و روان به زندان رجایی شهر کرج بازگشته بود پس از ضرب و شتم توسط نگهبانان زندان، جان خود را از دست داد.
در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است “بهمن میرزایی، شامگاه دوشنبه ۵ فروردین ماه با چوب و باتون مورد ضرب و شتم قرار گرفت و صبح روز بعد جسد وی را از سلولش خارج کردند. این درحالی است که مسئولان زندان مدعی شدند این زندانی خودکشی کرده است”.
در این گزارش به نقل از یکی از بستگان بهمن میرزایی آمده است: “بردن بیمارستان که آزمایش بگیرند و نگذاشتند به ما زنگ بزند. می‌گفتند که مشکل اعصاب دارد. وقتی در پزشکی قانونی کهریزک جنازه را تحویل گرفتیم تمام صورتش پر از خون بود. فقط صورت را به ما نشان دادند و گفتند شما تایید می‌کنید که این شخص [نسبت مقتول با مصاحبه شونده] شماست؟ ما گفتیم بله و ما جسد را تحویل گرفتیم و بردیم بهشت زهرا. به ما گفتند که با ماموران درگیر شده و از قبل هم ماموران او را زده بودند. حتی زندان به ما زنگ نزد که بروید بهمن را از پزشکی قانونی تحویل بگیرید. دوستانش به ما زنگ زدند. برخی از دوستانش از داخل زندان به ما گفتند که وی را به انفرادی منتقل کردند و در آنجا با چوب و چماق آنقدر زدند تا [گریه]… سه‌شنبه ما رفتیم پزشکی قانونی کهریزک و گفتند بستگان درجه یکش با شناسنامه بیایند”.
همچنین یکی از همبندیان بهمن میرزایی در خصوص مرگ وی گفت: “بهمن را ۲۶ اسفند ماه از سالن ۱ بند ۱ به بیمارستان امین آباد منتقل کردند. ۳ یا ۴ فروردین ما هم از بیمارستان امین آباد برگشته بود و در قرنطینه زندان بود. مشکل اعصاب و روان داشت و قرص خورده بود و در حال خودش نبود، با مامورها جر و بحث می‌کند و مامورها هم با چوب و چماق یهو می‌ریزند و می‌زنند و فردا صبح مرد. می‌گویند قرنطینه دوربین دارد، ولی نقطه کور هم دارد که اگر بخواهند کسی را بزنند راحت بتوانند کارشان را بکنند. الان انفرادی‌ها هم همینطور است. همه انفرادی‌ها دوربین دارند بجز یکی. کسی را که بخواهند بزنند، می‌برند در این انفرادی آنقدر می‌زنند تا سیاه و کبود شود و بعد دستبند و پابند می‌زنند و می‌برند می‌اندازند در انفرادی خودش، جلوی دوربین. کجای دنیا هست که دستبند و پابند کسی را بیاندازند در انفرادی؟ نه می‌توانی دستشویی کنی، نه می‌توانی کاری بکنی، نه می‌توانی غذا بخوری”.
گفتنی است، بهمن میرزایی، متولد ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ به اتهام “درگیری دسته جمعی منجر به قتل” بازداشت و از سه سال پیش در زندان رجایی شهر کرج به سر برده بود.
یکی زندانی دیگر در این خصوص به سازمان حقوق بشر ایران گفت: “بهمن بچه ورزشکاری بود وقتی به رجایی شهر آمد. پس از مدتی افسردگی شدید گرفت. دکترها به قرص بستندش [قرص زیادی برایش تجویز کردند] و همین قرص‌ها حالش را روز بروز بدتر کرد تا اینکه کارش به امین آباد کشید. روزی هم که آخرین کتکش را خورد قرص مصرف کرده بود و با زندان‌بان جر و بحث کرد که این اتفاق افتاد…”.
بهمن میرزایی پیشتر نیز به دلیل آنچه “جر و بحث با نگهبانان” عنوان شده، مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود که برخی از تصاویر ضرب و شتم پیشین وی توسط نگهبانان زندان در زیر می‌آیند:

۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه

اعتصاب غذای مهدی خانی پور در زندان شیبان اهواز


خبرگزاری هرانا – مهدی خانی پور، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز در اعتراض به بی توجهی مسئولین نسبت به درخواست مرخصی وی از هفته گذشته دست به اعتصاب غذا زده است. این زندانی که هم‌اکنون در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۷ ساله خود در زندان مرکزی اهواز است پس از این اقدام اعتراضی به سلول انفرادی منتقل شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهدی خانی پور (حلفی) زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز در اعتراض به عدم پاسخدهی مسئولین نسبت به درخواست مرخصی، از ۲۹ اسفندماه ۹۷ دست به اعتصاب غذا زده است.

این زندانی در پی این اقدام اعتراضی از هفت روز پیش به یکی از سلول‌های انفرادی زندان شیبان اهواز منتقل شده است. از وضعیت وی پس از انتقال اطلاعی در دست نیست.

آقای خانی پور پیش از این نیز در تاریخ ۲۶ دی‌ماه ۱۳۹۷، در اعتراض به جلوگیری حضور وی در مراسم تدفین پدرش اقدام به اعتصاب کرده بود که در آن اقدام نیز با بی توجهی مسئولین زندان مواجه شده بود.
مهدی خانی پور (حلفی)، فرزند کریم، متولد ۱۳۶۳ و از اهالی روستای تلبومه واقع در شمال اهواز است. وی در تاریخ ۴ فروردین ۱۳۹۳ توسط ماموران اداره اطلاعات اهواز بازداشت و در پی آن از بابت اتهامات “محاربه” و “عضویت در گروه موسوم به الاحوازیه” از سوی شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز به ۱۷ سال حبس تعزیری محکوم شد.
مهدى خانى پور هم‌اکنون در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان شیبان اهواز است

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 5:شکنجه ممنوع
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.


۱۳۹۸ فروردین ۶, سه‌شنبه

بلاتکلیفی ۴ عضو بازداشت شده یک خانواده در زندان های شیبان و سپیدار اهواز



خبرگزاری هرانا – حطاب ظاهری ساری و فرزندش امین از آبان ماه سال گذشته در پی احضار به دادگاه انقلاب اهواز بازداشت و  به زندان شیبان منتقل شدند. یک روز بعد آمنه ظاهری ساری دیگر فرزند این خانواده در منزل پدری بازداشت و به زندان سپیدار منتقل شد. در اسفندماه نیز علی ظاهری ساری بازداشت و به زندان شیبان منتقل شد.  اعضای این خانواده  در حالی در بلاتکلیفی و بدون تفهیم اتهام در بازداشت به سر می‌برند که پدر خانواده نیاز فوری به رسیدگی پزشکی دارد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۹۷، چهار عضو یک خانواده که در بازه زمانی آبان تا اسفندماه سال گذشته بازداشت و به زندان شیبان منتقل شده بودند، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان به سر می‌برند.

بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع محلی، حطاب ظاهری ساری از بیماری‌های معده، التهاب روده، دیسک کمر و بیماری کاتاراکت (آب مرورارید چشم) رنج می‌برد، تار می‌بیند و قدرت بینایی وی روز به روز وخیم‌تر شده. او نیاز فوری به عمل جراحی دارد. با این حال مسئولین زندان نسبت به وضعیت وخیم وی بی‌توجه بوده‌اند و تاکنون از صدور اجازه اعزام به بیمارستان و عمل جراحی برای وی امتناع کرده‌اند.

حطاب ظاهری ساری به همراه فرزندش امین ظاهری ساری در پی احضار به شعبه ۱۲ دادگاه انقلاب اهواز در تاریخ ۱۴ آبانماه بازداشت و به زندان شیبان اهواز منتقل شده بودند.

روز ۱۵ آبانماه نیز نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران اهواز به منزل آنها مراجعه کرده و آمنه ظاهری ساری، ۲۰ ساله و دانشجوی رشته حسابداری را بازداشت کردند. آمنه ظاهری ساری هم اکنون در بند زنان زندان سپیدار اهوزا به سر می‌برد.

در تاریخ ۲۵ اسفندماه فرزند دیگر این خانواده به نام علی ظاهری ساری توسط نیروهای اداره اطلاعات اهواز به دلایل نامعلوم بازداشت و به زندان شیبان منتقل شده است.
لازم به ذکر است که شعبه ۱۲ بازپرسی دادگاه انقلاب اهواز برای آزادی موقت حطاب ظاهری ساری و امین ظاهری ساری قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی و برای آمنه ظاهری ساری قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی تعیین کرده است. همچنین شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز جهت آزادی موقت علی ظاهری ساری قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی صادر کرده است.

حطاب، علی؛ امین و آمنه ظاهری ساری بیشتر از چهار ماه است در زندان‌های شیبان و سیپیدار در بلاتکلیفی در بازداشت به سر می‌برند و تاکنون از اتهامات مطروحه علیه آنها اطلاع دقیقی به دست نیامده است.

لازم به یادآوری است پس از حمله مسلحانه به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز تعداد پرشماری از شهروندان عرب در استان خوزستان بازداشت شدند. هرانا پیش‌تر طی پنج گزارش به ترتیب هویت ۱۰، ۱۹، ۱۷ ، ۱۳۳ و ۱۰ نفر از افرادی که پس از این جریان بازداشت شده بودند را احراز کرده است. بازداشت این چهار عضو خانواده نیز بر اساس این لیست ها پیش تر توسط هرانا اطلاع رسانی شده بود
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.

۱۳۹۸ فروردین ۵, دوشنبه

انتقال یک زندانی سیاسی از زندان مشهد به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز


خبرگزاری هرانا – حسن ودایی پور (ناصری)، زندانی سیاسی محبوس در زندان مشهد به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز منتقل شده است. این زندانی اهل شوش از هشت سال قبل در حال تحمل دوران حبس طولانی خود در تبعید به سر می برد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در روزهای پایانی اسفندماه ۹۷، حسن ودایی پور (ناصری)، زندانی سیاسی محبوس در زندان مشهد به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز منتقل شده است.
حسن ودایی پور (ناصری)، ۳۳ ساله و اهل شهرستان شوش در فروردین ماه سال ۹۰ بازداشت و پس از چند ماه بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز و پس از اخذ اعترافات اجباری تلوزیونی، در شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی اندی به اتهامات “محاربه و اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با دول متخاصم” به ۲۰ سال حبس در تبعید در زندان سبزوار محکوم شده بود.
این زندانی اندکی پس از تبعید از زندان سبزوار به زندان مشهد منتقل شد و به تازگی امکان استفاده از مرخصی های ۲۰ روزه تحت عنوان “رای باز” برای او فراهم شده بود.

بی خبری از وضعیت این زندانی پس از انتقال به اداره اطلاعات باعث افزایش نگرانی خانواده وی از تحت فشار قرار گرفتن و گشایش پرونده جدید علیه وی شده است.

لازم به یادآوری است حسن ودایى پور همراه ۸ تن دیگر از شهروندان شهرستان شوش در فروردین ۹۰ بازداشت و به حبس و تبعید محکوم شدند.
در حکم صادره توسط دادگاه انقلاب، حسن ودایى پور ۳۳ ساله به تحمل ۲۰ سال حبس در تبعید در زندان سبزوار،احمد دبات فرزند علیوی، ۳۰ساله، ۲۰ سال حبس و تبعید در زندان شهر رشت، على (سجاد) بیت عبدالله، ۱۵ سال حبس و تبعید در زندان شهر گرگان، احمد کعبی (زغیبی)، فرزند رحیم، ۱۵ سال تبعید در زندان کرمان، علی کنانى، ۳۴ساله، ۲۰ سال حبس و تبعید به زندان شهر سارى، جعفر بیت عبداله(کعبی)، ۳۱ساله، از روستای بیت علاوى شهر شوش، ۱۵ سال حبس و تبعید در زندان شهر یزد، ماهر کعبی ( زغیبی)،۲۸ساله، فرزند رحیم، ۱۰ سال حبس و تبعید در زندان اردبیل، یوسف لطیفى (خسرجی)، ۳۴ساله، ۱۰ سال حبس و تبعید در زندان شیراز، عباس صگورى، ۴۳ ساله، ۱۵ سال حبس و تبعید در زندان همدان محکوم شدند.
هرانا پیشتر در گزارشی لیست اسامی زندانیان متهم به محاربه با محکومیت بیش از ۲۰ سال حبس محبوس در زندانهای کشور را منتشر کرده بود.

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 9: عدم توقيف، حبس يا تبعيد غیر قانونی
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.
هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.

۱۳۹۸ فروردین ۴, یکشنبه

کشته شدن یک شهروند بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی در سراوان

خبرگزاری هرانا – روز جمعه نیروهای انتظامی در شهرستان سراوان یک خودروی حامل سوخت را هدف تیراندازی مستقیم قرار دادند، در جریان این تیراندازی راننده خودرو جان خود را از دست داد..
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، روز جمعه ۲ فروردین ماه ۱۳۹۸ در منطقه مرزی کشتگان از توابع شهرستان سراوان بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی به سمت یک خودروی حامل سوخت، گلوله به سر راننده این خودرو برخورد کرد و جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش هویت راننده کشته شده “محمد عثمانی سیاهانی مقدم، متاهل و پدر چهار فرزند” احراز شده است.

در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است :”محمد عثمانی سیاهانی مقدم  به علت بیکاری و عدم توان تامین مایحتاج فرزندان خود به این شغل روی آورده و مجبور به سوخت‌بری شده بود.”
این منبع همچنین افزوده است که ماموران نیروی اننتظامی پس از تیراندازی و مشاهده اینکه راننده کشته شده است، محل تیراندازی را ترک کرده‌اند.
سالانه ده‌ها نفر از شهروندان عمدتا بلوچ در استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان در تیراندازی ماموران کشته می‌شوند، عمده این افراد کسانی هستند که به کار فروش و جا‌به‌جایی سوخت مشغول‌اند که حکومت ایران آن را قاچاق می‌نامد.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دی ماه ۹۷ با انتشار یک گزارش مشترک به بررسی عملکرد نیروهای نظامی و تلفات وارده به شهروندان به خصوص در نقاط مرزی کشور در محدوده زمانی سال ۲۰۱۸ پرداخته است.
بر اساس این گزارش، ۳۰۰ شهروند در ۱۱ استان کشور به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به واسطه عمل قوای نظامی دچار حادثه شدند.

متن کامل این گزارش در رابطه با نقض قوانین به کارگیری سلاح و عملکرد قوای نظامی (ویژه سال ۲۰۱۸ میلادی) را مطالعه کنید.

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده 23: حق امنیت کار
الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمايند .
پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید .
ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند.

۱۳۹۸ فروردین ۳, شنبه

آزادی یک شهروند بازداشت شده در سنندج همزمان با بازداشت یک تن دیگر


خبرگزاری هرانا – علی الله ویسی شهروند بازداشت شده در سنندج پس از پایان بازجویی ها آزاد شده و همزمان یک شهروند دیگر به نام ولی نصیری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، “علی الله ویسی” از اهالی روستای” کورکوره” از توابع سنندج پس از اتمام مراحل بازجویی موقتا از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شد.
علی الله ویسی روز دوشنبه ۶ اسفندماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و جهت بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شده بود.
بر اساس این گزارش علی الله ویسی یک بار دیگر در تاریخ ۲۳ تیر ۹۷ بازداشت شده و روز ۲ مردادماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود. وی پیش از آن هم در سال ۸۲ چند ماه مورد بازجویی قرار گرفته بود. الله ویسی متولد سال ۱۳۵۲ است و در سال ۱۳۷۶ به دلیل فعالیت های سیاسی از دانشگاه اخراج شده است.
در خبری دیگر از همین شهر گزارش شده است که روز سه شنبه ۲۸ اسفند ۹۷، “ولی نصیری” ۵۵ ساله از اهالی روستای “تنگیسر” از توابع دهستان میانرود در بخش سیروان به دلایل نامشخصی توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.


۱۳۹۸ فروردین ۲, جمعه

بازداشت یک شهروند توسط نیروهای امنیتی در اهواز




خبرگزاری هرانا – روز پنجشنبه، یک شهروند عرب اهل اهواز توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنجشنبه ۱ فروردین‌ماه ۹۸، یک شهروند عرب اهل اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

هویت این شهروند “باقر خسرجی” توسط هرانا احراز شده است.

یک منبع نزدیک به آقای خسرجی در این رابطه به گزارشگر هرانا گفت: “پس از بازداشت حسین عشقیان و حسن صبحی پور توسط نیروهای امنیتی روز چهارشنبه ماموران اداره اطلاعات باقر خسرجی، عضو دیگر موسسه فرهنگی نصر در اهواز را نیز بازداشت کردند. آقای خسرجى یکى از اعضای این مؤسسه است که در اعتراض به بازداشت همکارانش اعتراض و در این زمینه کلیپى در فضاى مجازى منتشر کرده بود.پنجشنبه يكم فروردين 1398-اهواز: باقر خسرجى توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد. باقر خسرجى يكى از فعالان مؤسسه فرهنگى هنرى #نصر مى باشد كه به بازداشت همكارانش در مؤسسه نصر اعتراض و در اين زمينه كليپى در فضاى مجازى منتشر كرده است. 
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 9: عدم توقيف، حبس يا تبعيد غیر قانونی
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.

هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.










بازداشت بيش از 350 نَفَر #قيام_تشنگان_ثورة_العطش

بازداشت بيش از 350 نفر در #قيام_تشنگان    صدها نفر در #قيام_تشنگان #قيام_تموز در تظاهرات مسالمت آميز در اعتراض به بى آبى و قطع آب و انتقال آ...