۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

این چماقِ شکسته برای روز معلم و روز کارگر



در این زمین خونین سیاسی، هیچ نیروی بازیگری نمی‌تواند به تقلای "حیات" فکر کند بدون آنکه به پشت سر بنگرد.
جمهوری اسلامی ایران، پس از کنفرانس گوادلوپ، پس از تفاهم دوجانبه خمینی با آمریکا مبنی بر عدم کودتای ارتش و عدم قدرت گرفتن چپ‌ها، پس از صدور دستور حجاب اجباری، پس از حمله به شوراهای مردمی خلق ترکمن و در نهایت پس از سربراهی و اپورتونیسم بسیاری از نیروهای سیاسی در ۱۲ فروردین ۵۸، با یک "آری" و "نه"‌های متعدد رسما تاسیس شد.
بنابراین این ماشین سرکوب آغاز به کار کرد و آنان که "نه" اول را گفتند، اولین له شدگان زیر چرخ‌هایش بودند.

⚪️ماشین سرکوب به راه افتاد:
شوراهای مردمی، دانشگاه ها، کارخانه ها، زنان، کارگران، معلمان...
ما با دستگاه سرکوبگری طرف هستیم که اجزا و متعلقات خودش را نیز از سرکوب مبری نمیداند: «اصلاح طلبان».

جمهوری اسلامی تاریخ تثبیت ندارد، تاریخ موفقیت در سرکوب دارد.
جمهوری اسلامی، این نظام سرمایه‌داری مذهبی فاشیستی، تاریخ پیشروی ندارد، تاریخ فرو رفتن و له کردن دارد.
شما عکس گرفتن از درون خودروها و احضار برای حجاب را سرکوب بحساب می آورید. جمهوری اسلامی با حراج تمام عیار صنایع و منابع ملی‌تان، حق حیات شما را سرکوب می‌کند. جمهوری اسلامی با خصوصی سازی و پولی کردن همه چیز، فرزندان شما _طبقه کارگر_ را حتی به مدرسه راه نمی دهد. ورود شما به دانشگاه را سرکوب می‌کند. حق کار داشتن شما را سرکوب می‌کند. حق مسکن داشتن شما را سرکوب می‌کند. جمهوری اسلامی جنگل‌ها و دریاها و کوه‌های شما را سرکوب می‌کند. هوای نفس کشیدن شما را سرکوب می‌کند.

این حرف ها را اغراق شده مپندارید؟ تشریف ببرید تاکسی سوار شوید، اگر از خوبی روزگار ماشین قراضه‌ای زیر پایتان است به پمپ بنزین رجوع کنید.
۷۵ درصد قیمت ماکارونی (این نشاسته‌ی خالص برای زنده ماندن) گران شده است. به شما عرض می‌کنم که توان خرید شما برای داشتن یک پیاز بسیار کاهش یافته است.

جمهوری اسلامی هر نوع تشکل‌یابی مستقل را سرکوب می‌کند. هر اعتراضی را سرکوب می‌کند، هر اعتصابی را سرکوب می‌کند. جمهوری اسلامی حتی دستمزد کارتان را به شما نمی‌پردازد، ابتدایی‌ترین نیازهای شما برای زنده ماندن را سرکوب می‌کند.

کسانی می‌توانند به خوبی بر سرکوب‌های ایدئولوژیک این دستگاه تمرکز کنند و از سرکوب حتی آشامیدن در ماه رمضان تا سرکوب رفتن به ورزشگاه به عنوان تمامیت سرکوب بگویند، که بخاطر اموال پدرشان یا جایگاه خودشان در سیستم، سرکوب کمتری شامل حالشان می‌شود.

این گزاره‌های ساده را بخوانید. یادآوری آن خوب است تا وقتی می‌بینید که امروز و دیروز، کارگران و معلمان و دانشجویان و بازنشستگان و بیکاران و... بیرون می آیند و فریاد می‌زنند و سرکوب می‌شوند نه شوکه شوید و نه متاسف.
شوکه نشوید چون جمهوری اسلامی همه چیز را سرکوب می‌کند.
متاسف نشوید چون آنان که می‌دانند سرکوب می‌شوند و باز به خیابان می آیند ذره ذره‌ی حیاتشان سرکوب شده. شوخی ندارد: آنها هر روز بیشتر توان زنده ماندن را از دست می‌دهند.

این چماق باید بشکند. اگر خواستید در این زمین خون آلود سیاسی جایی برای حیات بیابید بدانید یا باید تمام قد جزئی از این چماق شوید، یا سرکوب می‌شوید. گیریم که سرکوب کمتری را از اکثریت مردم متحمل خواهید شد.

این چماق باید بشکند. شکستن این چماق به هوشمندی، به قدرت، به ممارست و به سازماندهی هرچه قوی تر نیاز دارد، هنوز آنان که پیوسته زیر این چماق له می‌شوند به چنین مختصاتی خود را نرسانده‌اند.
اما کور نباشید. در دهه ی ۹۰ شمسی پیوندهایی اتفاق افتاده‌اند که شکل‌گیری "جریان" را ممکن ساخته‌اند. جریان معلمی، جریان کارگری، جریان بازنشستگی، جریان دانشجویی.
و باشد که جریان پرستاران، جریان اقلیت‌ها، جریان بی‌ثبات کاران و... جریان، تصلب کافی برای شکستن چماق را ندارد.
شکستن چماق نیازمند فشردگی و استحکام است. اما جریان اگر بحد کافی قوی شود، توان مستغرق کردن چماق را خواهد داشت. توان حل کردن سرکوب...

کارگران، معلمان، دانشجویان، خبرنگاران، بازنشستگان، اکنون در بازداشتند. به جای سوگواری، به جای عقب‌نشینی باید کارهای دیگری کرد. چرا که این سوگواری هرگز تمام نخواهد شد و این عقب‌نشینی تا سلب حق حیات ادامه خواهد یافت.
امروز دقیقا همان زمانی است که همزمان باید به فشردگی و تصلب ساختن پتک ها برای شکستن چماق و به ماندن در جریان ها و تقویت آنها برای غرق کردنش اندیشید و اقدام کرد.

نگاهی به افزایش خشونت در ایران بر اساس آمار و ارقام


خبرگزاری هرانا – آمار و ارقام های منتشر شده از منابع رسمی در ایران، حاکی از افزایش روزافزون مقوله خشونت در سطح جامعه ایران است. سطح افزایش خشونت مسئولین حکومتی را نیز وادار به واکنش کرده است. واکنش هایی که در مواردی خود مصداق خشونت و حتی نقض حقوق بشر است. طبق اعلام رسمی پزشکی قانونی تعداد مراجعین به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶، ۸ درصد افزایش داشته است. جامعه شناسان یکی از دلایل روند صعودی خشونت در سالهای اخیر را نبود شادی و یا کنترل بیش از حد آن در دانسته اند. گفتنی است در تازه ترین رده بندی جهانی صورت گرفته تو موسسه گالوپ، مردم ایران از لحاظ معیار شاد بودن در رده پنجم کشورهایی قرار گرفت که بدترین وضع را دارند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه همدلی، آمارهای پزشک قانونی نیز به خشن بودن مردم و رواج خشونت در جامعه صحه می گذارد. بر اساس این آمارها تهرانی ها در سال ۹۷ عصبانی تر از سال قبل بودند و به نسبت سال ۹۶ هشت درصد بیشتر به زد و خورد پرداختند. بر اساس این آمار “در ۱۲ ماه سال ۱۳۹۷، یکصد و یک هزار و ۲۸۱ نفر به دلیل آسیب های ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کرده اند که این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال ۹۶ که تعداد مراجعین به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی ۹۳ هزار و ۲۹۵ نفر اعلام شده بود، ۸ درصد افزایش یافته است. بنابر این گزارش از کل مراجعین به دلیل آسیب های ناشی از نزاع در ۱۲ ماه سال گذشته، ۶۵ هزار و ۸۷۰ نفر مرد و ۳۵ هزار و ۴۱۱ نفر زن بوده اند”.
البته باید به این نکته توجه داشت که آمار اعلام شده از سوی سازمان نظام پزشکی، تنها مربوط به پرونده هایی است که به پزشکی قانونی مراجعه می کنند، اگر بخواهیم به آمار همه نزاع های سطحی هم اشاره کنیم بی شک رقمی به مراتب بزرگتر به دست می آید. ناگفته نماند خشونت تنها در مورد نزاع بین افراد یک جامعه معنا نمی شود و وجه های زیادی دارد. در واقع آمار مربوط به نزاع های خیابانی که توسط پزشکی قانونی منتشر می شود، محکی است برای سنجش میزان خشونت در سطح جامعه.

در تازه ترین اظهارنظرهای مسئولین در خصوص مقوله خشونت در جامعه، علی مطهری، نماینده مجلس در واکنش به حواشی بازی پرسپولیس و سپاهان، حل به ادعای وی مشکل فحاشی تماشاگران را در شلاق زدن آنان در ملا عام دانست و گفت: “افرادی که دشنام ناموسی داده اند در همان وسط استادیوم آزادی حد قذف یعنی ۸۰ ضربه شلاق درباره آنها اجرا شود و البته خسارات مالی نیز باید از آنها ستانده شود”.

این در حالی است که کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.
دو روز پیش علیرضا معزی، دبیر شورای اطلاع رسانی دولت نیز قتل یک روحانی در همدان را به فراگیری خشونت در سطح جامعه ربط داد و در حساب توییتر خود نوشت: “شهادت طلبه همدانی در کنار اندوه بسیار، فرصت مغتنمی است برای همه ما که یکپارچه و بدون لکنت در برابر خشونت عصیان بایستیم و برای حفظ ثبات و آرامش مبارزه کنیم و از دستاوردهای جامعه ایرانی پاسداری کنیم. تنزل این فرصت به گروکشی های سیاسی، چیزی جز همدستی با خشونت نخواهد بود”.
شهیندخت مولاوردی، معاون سابق امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز در صفحه اینستاگرام خود با انتقاد از افزایش خشونت ها، تریبون های رسمی را نیز در ترویج خشونت مقصر دانست و نوشت: “برای شکستن چرخه این خشونت ها تا دیرتر از این نشده باید کاری کرد کارستان؛ هر کسی می تواند و باید از خود شروع کند و برای رسیدن به صلح درون، خود را به آب و آتش بزند تا مقدمات صلح بیرون فراهم شود. مهمتر از همه اینکه تریبون های رسمی به خود آیند و با تغییر اولویت ترویج خشونت را متوقف کنند”.
در این گزارش به نقل از “امان الله قرایی مقدم” به عنوان جامعه شناس در خصوص نظرگاه خانم مولاوردی درباره درونی بودن سرچشمه خشونت، آمده است: “خشونت امری اکتسابی و پدیده‌ای صرفا اجتماعی است و تمام جامعه شناسان اجتماعی معتقدند خشونت نه ذاتی، نه فطری و نه نژادی است بلکه محصول خانواده، محیط و مناسبات سیاسی، اجتماعی و … یک جامعه است”.
قرایی مقدم با اشاره به افزایش خشونت در جامعه گفت: “آن چه که در حال حاضر جامعه با آن روبرو است ریزش خشونت از در و دیوار است. چرا که زمینه افزایش خشونت در جامعه فراهم است. از برنامه تلویزیونی گرفته، تا نبود شادی در جامعه، تحریم اقتصادی، گرانی، بیکاری، برخوردهای نامناسب و… مانند جرقه عمل می‌کنند و پتانسیل این را دارند که در کسری از ثانیه فردی را مانند باروت شعله ور کند”.
وی به قتل روحانی همدانی به عنوان مصداق شعله ور شدن خشونت در سطح جامعه نیز اشاره کرد و گفت: “ترور طلبه‌ای جوان در همدان ضمن این که مصداق بارز خشونت است می تواند محصول این مرزبندی هایی که در کشور شکل گرفته است، باشد. با توجه به شرایط موجود به ویژه وضعیت نامطلوب اقتصادی باید منتظر افزایش این گونه خشونت ها باشیم. چرا که عده ای عملکرد برخی از مسئولین و استفاده نادرست آنان از جایگاه خود را مقصر وضعیت موجود قلمداد می‌کنند، بنابراین به غلط این خشم را به گروهی که به ظن آنان به بدنه تصمیم گیر کشور نزدیکتر هستند تعمیم می‌دهند و ما در عمل شاهد برخوردهای خشن با افرادی هستیم که شاید در به وجود آمدن وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشتی مردم هیچ نقشی نداشته باشند”.
این جامعه شناس با بیان این که از خشونت، خشونت متولد می‌شود، ادامه داد: “خشونت از لحاظ جامعه شناسی تئوری چرخش نام دارد. تئوری چرخش یعنی هر چقدر خشونت افزایش پیدا کند خشونت تشدید می شود. جامعه ما نیز در حال حاضر وارد تئوری چرخش خشونت شده است و تئوری چرخش خشونت در جامعه رواج پیدا کرده است، به نحوی که بر اساس آمارهای جهانی درجه خشونت در ایران رتبه ۵ است و حتی در این زمینه به کشور ناامنی مثل افغانستان پیشی گرفته ایم. این حجم از خشونت در جامعه نشان می دهد که کشور روی ریل درست حرکت نمی کند و از خط خارج شده است، بنابراین نیاز است تا دیر نشده چاره ای اندیشیده شود”.
وی به اصلاح وضعیت موجود خوش‌بین نیست و در این خصوص می گوید: “به اعتقاد من اصلاح شدن وضعیت موجود ضمن این که خیلی دشوار است، زمانبر هم است. در ۳۰ و ۴۰ سال اخیر عواملی که منجر به خشونت می شود در جامعه ریشه دوانده است، بنابراین این فرایند طول می کشد به حالت اولیه برگردد. از طرفی زمینه های شادی در کشور ما وجود ندارد و اگر اندک شادی هم باشد، متاسفانه با آن برخورد می‌شود. بر همگان روشن است وقتی شادی کنترل می شود، غم سر بر می آورد. از غم، ناراحتی و خشونت تولید می شود. شاید اولین گام برای مبارزه با خشونتی که جامعه را محاصره کرده است روی خوش نشان دادن به شادی باشد و سپس سروسامان دادن به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم”.
گفتنی است، در رده بندی جهانی صورت گرفته تو موسسه گالوپ در سال ۲۰۱۸، مردم ایران از لحاظ معیار شاد بودن، پس از جمهوری بنین، لیبریا، گینه، فلسطین و کنگو در رده پنجم کشورهایی قرار دارد که بدترین وضع را از این حیث دارند.

۱۳۹۸ اردیبهشت ۹, دوشنبه

بازداشت و احضار فعالان عرب اهواز توسط نیروهای امنیتی ایران


تصویر مرتبط



گزارشگر حقوق بشر

بازداشت فعالان کمیته های مردمی در حاشیه شهر اهواز:

1- رسول فرطوسی ساکن کوی کوی ملاشیه اهواز.

‏2- شاعر ابراهيم بدوي ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏3- شاعر امين سيلاوی ساکن کو ملاشیه اهواز.

‏4- شاعر علی موسوى(البوگديمى) ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏5- حسن بيت اسحاق ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏6-عماد حيدري ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏7-علي ناصری ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏8-حاتم دحيمی ساکن کوی ملاشیهاهواز.

‏9- شاعر احمد بدوی ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏10-حسين حمودی ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏11-مهدي شريفی ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏12-قاسم تميمي ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏13-عارف صرخى ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏14-فواد بدوی ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏15- كاظم مروانی ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏16-محسن زويدات ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏17-حبيب كروشات ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏18-مسعود حريزاوی ساکن کوی ملاشیه اهواز.

‏19- ناجي السواری ساکن کوی آخراسفالت اهواز.

‏20-حيدر سيلاوى ساکن کوی ملاشیه اهواز.

21- احمد حلفى فرزندعدنان 26 ساله از اهالى شهرستان حميديه كوى كارگران .

22-رضا حلفى فرزند احمد 17 ساله از اهالى شهرستان حميديه كوى كارگران .

23- احمد كعبى از اهالى شهرستان شعيبيه كوى گوریه.

24- يعقوب كعبى از اهالى شهرستان شعيبيه كوى گوریه.

25-سيد هاشم هرموشى كوى شبيشه اهواز.

26-مهدى حيدرى فرزند فرحان ساكن كوى الدائرة ( شلنگ آباد) اهواز.

27.مهدى ( عدنان ) حيدرى فرزند كريم ساكن كوى الدائرة (شلنگ آباد) اهواز.

28-على حيدرى فرزند كاظم ساكن كوى الدائرة (شلنگ آباد) اهواز.

29- حمزه حيدرى ساكن كوى الدائرة (شلنگ آباد) اهواز.

30-مهدى سوارى ساكن كوى الدائرة ( شلنگ آباد ) اهواز.

31-جعفر حيدرى ساكن كوى صياحى اهواز.

32- يوسف حيدرى ساكن كوى صياحى اهواز.

33-سجاد خضيرى ساكن كوى درويشيه شهرستان كوت عبدالله ( كارون) اهواز .

34-عدنان موسوى ساكن كوى الدائرة (شلنگ آباد )اهواز.

35-علی طرفی ساكن كوى الدائرة (شلنگ آباد ) اهواز.

36- سيد هاشم موسوى  ساكن شيبان از توابع شهرستان باوى .

37-ناجح مقدم فرزند هادی ساکن کوت سید صالح از توابع شهرستان کوت عبدالله ( کارون) اهواز.

38-معين خنفرى (كعبى) ساكن كوت سيد صالح از توابع شهرستان كوت عبدالله (كارون ) اهواز.

39-شهاب صياحى ساكن كوى مشعلى اهواز.

40-حسن ساعدى ساکن ملاشیه اهواز.

41-عارف سوارى فرزند فرعون ساكن كوى آهن افشار اهواز.

42-حسن طرفى ساكن كوى آهن افشار اهواز.


43-عبدالله سواری فرزند جبار 26 سال ساکن کوی سید کریم (عین‌دو) اهواز.


44-عباس سواری فرزند جبار 24سال ساکن کوی سید کریم (عین‌دو) اهواز.

45- محمد عبيداوى 22 سال ساكن كوى سيد كريم (عين دو) اهواز.

46-ماهر دسومى فرزند مهدى 29 سال ساكن كوى اگرانه ( پاستوریزه ) اهواز.

47-ناجى سوارى فرزند عبود ساكن كوى شهرك برق اهواز.


گفته می شود از برج 7 سال گذشته و پس از حادثه رژه اهواز نیز بیش از 600 فعال عرب به دلایل مشابه راهی زندان ها شده اند.

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده 9: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.



چهار شهروند اهوازی از جمله ۳ معلم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند



خبرگزاری هرانا – در ادامه بازداشت‌های هفته های اخیر شهروندان عرب در اهواز، صبح روز جاری، چهار تن از شهروندان عرب و معلمین اهوازی توسط مامورین اداره اطلاعات این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. سه تن از این شهروندان معلم بوده و در مدارس محل تدریس خود بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شده‌اند. این شهروندان از اعضای امدادگران مردمی مناطق سیل زده نیز بوده‌اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه ۹ اردبیهشت ۹۸، چهار تن از امدادگران مردمی سیل زدگان و شهروندان اهوازی توسط مامورین اداره اطلاعات بازداشت شدند.

هویت این شهروندان “ناجی سواری، ۳۸ ساله، متاهل و دارای ۳ فرزند و معلم مدرسه طالقانی فرهنگشهر و از اهالی شهرک برق اهواز، ماهر دسومی، ۳۰ ساله، متاهل و دارای ۱ فرزند، معلم در مدرسه غیرانتفاعی منطقه شیبان و از اهالی کوی پاستوریزه اهواز، علی عبیداوی، ۳۶ ساله، متاهل و دارای ۳ فرزند، معلم مدرسه قدس حمیدیه و از اهالی کوی علوی اهواز، عبدالله فریسات، ۲۷ ساله و از اهالی کوی بهارستان اهواز توسط هرانا احراز شده است.

گفته می شود بازداشت معلمین در مدارس محل تدریس خود و بدون ارائه حکم قضایی صورت گرفته است.
از زمان وقوع سیل در مناطق مختلف ایران، از جمله استان خوزستان، ده ها تن از شهروندان عرب و امدادرسانان در این استان به بهانه های مختلف بازداشت شده اند. تعدادی از این افراد هم اکنون در زندان شیبان اهواز به سر می برند.
این بازداشت‌ها در حالی است که مورخ ۲۴ فروردین ماه، رئیس پلیس فتا استان خوزستان از شناسایی و معرفی ۲۴ نفر از کاربران فضای مجازی به اتهام نشر شایعات مربوط به سیل در این استان به مراجع قضایی خبر داده است.
شاهین حسنوند بدون اشاره به هویت این افراد مدعی شده است که آنها با پخش شایعات مربوط به سیل موجب “تشویش اذهان عمومی” شده بودند.
وقوع سیل در ایران طی هفته‌های اخیر ابعاد گسترده‌ای به خود گرفته و در بسیاری از استان‌های کشور از جمله استان خوزستان خسارات جانی و مالی بسیاری بجا گذاشته است.
سیل در نقاط مختلف ایران از ۲۶ اسفندماه آغاز شده است و تاکنون در برخی مناطق ادامه یافته است. در پی این سیل صدها نفر مجروح و دهها تن جان باختند. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ایران خسارت سیل اخیر در ایران را بین ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. او گفته ۲۵ استان و بیش از چهار هزار و ۴۰۰ روستا در کشور درگیر سیل شدند
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 9: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.
ماده 28: حق دنیای زیبا و آزاد برای همه
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

بازداشت تعدادی از شهروندان در پی اعتراضات به مین گذاری های مرزی سپاه



خبرگزاری هرانا – امروز دوشنبه، تعدادی از شهروندان بلوچ که گفته می‌شود در جریان اعتراضات پنج ماه پیش به مین گذاری های سپاه در بخشداری جالق شهرستان سروان شرکت داشته‌اند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، بامداد امروز دوشنبه ۹ اردیبهشت ماه ۹۸، ماموران اطلاعات سپاه پس از مراجعه به بخشداری جالق از توابع شهرستان سراوان تعدادی از شهروندان را در بازداشت کردند.
کمپین فعالین بلوچ هویت ۵ نفر را احراز کرده و گفته است که تعداد بازداشتی‌ها بیشتر از این عدد هست.
هویت این پنج نفر “فرشید چاکری” فرزند جمشید، “شهرام چاکری” فرزند جمشید، “مصطفی رییسی” فرزند دادرحیم، “عبدالسلام گنگوزهی” فرزند سعید و “گل محمد” فرزند حفیظ طلبه احراز شده است.
بر اساس این گزارش اطلاعات سپاه با با استفاده از چهار خودروی پژو و دو عدد دوکابین شاسی بلند، به شهر جالق ورود کرده و تعدادی از جوانان اهالی شهر جالق را بازداشت کرد.
در ادامه این منبع گفت: “ماموران سپاه بدون نشان دادن حکم بازداشت و بدون پوشیدن لباس نظامی اقدام به بازداشت این افراد کردند”.
در ادامه این گزارش آمده است که تعدادی از بازداشت شدگان زیر سن قانونی هستند.

جلسه بازپرسی اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و امیر امیرقلی در دادسرای اوین برگزار شد

خبرگزاری هرانا – جلسه بازپرسی اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و امیر امیرقلی بدون حضور وکلای آنها، روز دوشنبه در دادسرای اوین برگزار شد. این فعالین روز گذشته از اهواز به زندان اوین منتقل شده بودند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، روز دوشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸ جلسه بازپرسی سپیده قلیان، اسماعیل بخشی و امیر (علی) امیرقلی در شعبه هفتم دادسرای اوین برگزار شد.
بر اساس این گزارش، این فعالین در جلسه بازپرسی از دسترسی به وکلای خود محروم بودند.
لازم به یادآوری است که روز یکشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸، سپیده قلیان، اسماعیل بخشی و امیر (علی) امیرقلی از اهواز به زندان اوین منتقل شده بودند.
پرونده اسماعیل بخشی، فعال کارگری و سپیده قلیان، فعال مدنی پیشتر در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای اوین در تهران به ریاست آقای شاه‌محمدی منتقل شده بود. این افراد از آغاز فروردین ماه سال جاری بدون تمدید قرار به صورت غیرقانونی در بازداشت هستند.
اسماعیل بخشی، فعال کارگری و سپیده قلیان، فعال مدنی در تاریخ ۳۰ دی ماه ۹۷، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. بازداشت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در حالی صورت گرفته بود که تلویزیون ایران شب ۲۹ دی ماه در فیلمی با عنوان “طراحی سوخته” اعترافاتی از اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و علی نجاتی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه که در جریان بازداشت و بازجویی پیشین آنها ضبط شده بود را نمایش داد که در آن گفته بودند با “گروه‌های مارکسیستی و برانداز در خارج از ایران” ارتباط دارند. این افراد در تاریخ ۱۳ اسفندماه ۹۷ به زندان‌های شیبان و سپیدار اهواز منتقل شده‌اند.
فرزانه زیلابی وکیل اسماعیل بخشی در واکنش به پخش این فیلم، اغوای افکار عمومی را خیانت به مردم و مخاطبین صدا و سیما دانست و گفته بود: “این صحنه سازی و بازی نابهنجار بی پاسخ نخواهد ماند و موکلم علیه صداوسیما و وزیر اطلاعات شکایت می‌کند”.
امیر امیرقلی در تاریخ ۲۶ دی‌ماه ۹۷ در شهر بابلسر و توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل شده بود. وی در تاریخ ۲۹ بهمن ماه سال گذشته به اداره اطلاعات اهواز و سپس به بند قرنطینه زندان شیبان اهواز منتقل شده بود.
آقای امیرقلی از اعضای تحریریه نشریه گام است که به شکل دیجیتال در اینترنت منتشر می‌شود. پدر این فعال سیاسی پیشتر ضمن تایید خبر بازداشت پسرش گفته بود که فرزندش توسط وزارت اطلاعات و به دلیل عضویت در هیات تحریریه این نشریه بازداشت شده است با این حال از اتهامات مطروحه علیه وی اطلاع دقیقی در دست نیست.
هرانا پیشتر طی گزارشی از وضعیت نامناسب نگهداری این فعال سیاسی در بند قرنطینه زندان شیبان اهواز خبرداده بود. در این گزارش اشاره شده بود که وی علیرغم داشتن مشکلات متعدد و بیماری دیابت از رسیدگی مناسب پزشکی محروم است.
از سوی دیگر امیرحسین محمدی فر، سردبیر و ساناز اله‌یاری، عضو هیئت تحریریه نشریه گام نیز با گذشت ۱۱۱ روز از زمان بازداشت، کماکان در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شوند. این زوج تحت فشارهای روحی و روانی شدید از سوی نهادهای امنیتی قرار گرفته‌اند. طی هفته‌های اخیر با دخالت نهادهای امنیتی از ملاقات امیرحسین محمدی فر و ساناز اله یاری ممانعت به وجود آمده است. گفته می‌شود پرونده این زوج نیز در تاریخ ۲۸ اسفند ۹۷ برای تعیین شعبه به دادگاه انقلاب تهران ارسال شده است.

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.

ماده 10: حق محاکمه قانونی برای همه
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.

ماده 20: حق آزادی تجمع و تظاهرات
الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.
ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.

ادامه تجمع اعتراضی کارگران شهرداری کوت عبدالله در اهواز

ادامه تجمع اعتراضی کارگران شهرداری کوت عبدالله در اهواز

کارگران شهرداری کوت عبدالله برای دومین روز متوالی مقابل استانداری اهواز تجمع اعتراضی برگزار کردند.
روز دوشنبه ۹ اردیبهشت ۹۸ کارگران شهرداری کوت عبدالله برای دومین روز پیاپی در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق‌ و حل نشدن مشکل بیمه در مقابل استانداری اهواز تجمع کردند.
بنا به گفته کارگران، آنان مدت ۱۰ روز در کوت عبدالله تجمع کرده بودند اما نه شهردار و نه شورای شهر هیچ کس سراغ آنها نرفت تا ببیند مشکل‌شان چیست. به همین دلیل آنها به اهواز آمده و در مقابل استانداری تجمع کردند.
یکی از کارگران تجمع کننده گفت: «الان هم دو روز است که اینجا مقابل استانداری در اهواز هستیم اما مسئولان بی غیرت حتی سوال نمی کنند که مشکل تان چیست. چهار ماه است که حقوق نگرفته ایم. قبل از آمدن به اینجا نیرنگ زدند یک ماه حقوق را دادند. اما بسیاری از کارگران هنوز 5-4 ماه است که حقوق را هم نگرفته اند».

اعدام مخفیانه و شوکه کننده دو نوجوان زیر ۱۸ سال پس از تحمل ضربات شلاق در زندان شیراز

اعدام مخفیانه و شوکه کننده دو نوجوان زیر ۱۸ سال پس از تحمل ضربات شلاق در زندان شیراز

دو کودک مجرم پس از اجرای حکم شلاق، در زندان شیراز به طور مخفیانه اعدام شدند. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام به نقل از سازمان عفو بین‌الملل روز پنج‌شنبه ۵ اردیبهشت ماه ۹۸ مهدی سهرابی فر و امین صداقت دو کودک–مجرم زیر ۱۸ سال در زندان عادل‌آباد شیراز بصورت مخفیانه اعدام شدند.
این دو نوجوان در سال ۹۶ در سن ۱۵ سالگی به اتهام تجاوز بازداشت شده و بدون اطلاع آنان و وکیل آنان به اعدام محکوم شده بودند.
این در حالی است که خانواده‌ها و وکیل این دو نوجوان زیر ۱۸ سال نیز از برنامه اجرای اعدام بی اطلاع بوده‌اند.
به گزارش سازمان عفو بین‌الملل این نوجوانان تا فاصله کوتاهی پیش از مرگ اطلاع نداشتند که به اعدام محکوم شده بودند و آثار جراحات شلاق روی جسدشان نشان از این دارد که پیش از اعدام شلاق خورده‌اند. خانواده‌ها و وکلای آن‌ها از برنامه اعدام مطلع نبودند و با شنیدن خبر شوکه شدند.
فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل گفت: “مقامات ایران بار دیگر آمادگی انزجارآمیز خود را برای کشتن کودکان و نقض قوانین بینالمللی حقوق بشر به اثبات رسانده‌اند. به نظر می‌رسد که آنها در کمال بی‌رحمی این دو پسر نوجوان را برای مدت دو سال از حکم اعدامی که برایشان صادر شده بوده بیخبر نگاه داشته بودند، آنها را در آخرین لحظات زندگی‌شان شلاق زده‌اند و بعد مخفیانه اعدام کرده‌اند”.
بر اساس این گزارش، مهدی سهرابی‌فر و امین صداقت از سال ۱۳۹۶ در کانون اصلاح و تربیت شیراز نگهداری می‌شدند. آنها در تاریخ ۴ اردیبهشت بدون آنکه دلیلش را بدانند به زندان عادل‌آباد شیراز منتقل شدند. همان روز به خانواده‌ها وقت ملاقات با فرزندان‌شان داده شد. این ملاقات در حالی بود که هیچ‌کدام خبر نداشتند که آخرین ملاقات پیش از اعدام آنها است. پرشکی قانونی در ۱۲ اردیبهشت با خانواده‌ها تماس گرفته و به آنها اعلام کرد که فرزندان‌شان اعدام شده‌اند.
در گرازش عفو بین‌الملل آمده است: “روند قضایی که منجر به محکومیت این دو نوجوان شد ناعادلانه بوده و به شدت اصول بین‌المللی عدالت کیفری نوجوانان را نقض کرده است. آنها پس از بازداشت حدود دو ماه در بازداشتگاه آگاهی نگهداری شدند، جایی که گفته بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. آنها همچنین در زمان بازجویی به وکیل دسترسی نداشتند”.
فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل گفت: «مقامات ایران بار دیگر آمادگی انزجارآمیز خود را برای کشتن کودکان و نقض قوانین بین‌المللی حقوق بشر به اثبات رسانده‌اند. به نظر می‌رسد که آن‌ها در کمال بیرحمی این دو پسر نوجوان را برای مدت دو سال از حکم اعدامی که برایشان صادر شده بوده بی‌خبر نگاه داشته بودند، آنها را در آخرین لحظات زندگی‌شان شلاق زده‌اند و بعد مخفیانه اعدام کرده‌اند.»
«استفاده از مجازات اعدام برای کسانی که هنگام وقوع جرم زیر ۱۸ سال داشته‌اند بر اساس قوانین بین‌المللی مطلقا ممنوع است و حقوق کودکان را به طرز فاحشی نقض می‌کند. نمایندگان مجلس سال‌هاست که می‌بایست با اصلاح قانون مجازات و منع استفاده از اعدام برای همه افرادی که در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال داشته‌اند، به این شرایط هولناک پایان ‌دهند.»
به گزارش عفو بین‌الملل ایران بزرگترین مجری اعدام محکومان نوجوان در جهان است. این در حالی است که ایران به عنوان عضو کنوانسیون حقوق کودک و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی متعهد شده است که با افراد زیر ۱۸ سال هرگز همچون بزرگسالان برخورد نکند و از استفاده از مجازات اعدام و حبس ابد علیه ‌آنها تحت هر حالتی پرهیز کند.
مدیر تحقیقات خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل در بخش دیگری از اعلامیه گفته است: “به نظر می‌رسد که مقامات ایرانی با اعدام محکومان نوجوان به صورت مخفیانه و بدون اطلاع قبلی به خانواده‌ها عامدانه سعی دارند که از اعتراضات بین‌المللی جلوگیری کنند. با توجه به پیشرفت این رویه، نیروهای بین‌المللی تاثیرگذار از جمله اتحادیه اروپا باید با افزایش اقدامات دیپلماتیک و اظهارات علنی، ایران را برای پایان دادن به استفاده از مجازات اعدام علیه محکومان نوجوان تحت فشار قرار دهد”.
مجازات کودکان در ایران و از جمله صدور حکم اعدام برای آنان در موارد مختلف از جمله درگیری و قتل، قاچاق مواد مخدر و … همواره یکی از چالش‌های مهم نقض حقوق بشر در ایران بوده است.

ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 5:شکنجه ممنوع
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.

اعدام یک دانشجوی زندانی در زندان کرمان

اعدام یک دانشجوی زندانی در زندان کرمان

یک دانشجوی زندانی در زندان کرمان به دار آویخته شد. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ، به نقل از کمپین فعالین بلوچ روز یکشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۹۸ حکم اعدام یک زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان کرمان به اجرا درآمد.
این زندانی به نام محمد بامری دانشجوی ۲۴ ساله و اهل شهرستان دلگان بود که مدت ۵ سال در زندان کرمان محبوس بود. وی پیش از دستگیری دانشجو بود و به دلیل فقر و تنگدستی و برای تأمین هزینه تحصیل خود به کار مواد مشغول بود
ماده 3: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.


بازداشت بيش از 350 نَفَر #قيام_تشنگان_ثورة_العطش

بازداشت بيش از 350 نفر در #قيام_تشنگان    صدها نفر در #قيام_تشنگان #قيام_تموز در تظاهرات مسالمت آميز در اعتراض به بى آبى و قطع آب و انتقال آ...