روز کودک روزی است که برای یادبود و افتخار کودکان شناخته شدهاست.
سال ۱۹۴۶ پس از جنگ جهانی دوم در اروپا، مجمع عمومی سازمان ملل برای حمایت از کودکان، سازمانی به نام یونیسف را پایهگذاری نمود که نخست «انجمن بینالمللی ویژه کودکان سازمان ملل» نام گرفت. در سال ۱۹۵۳، یونیسف (United Nations International Children’s Emergency Fund) یکی از بخشهای دائمی در سازمان ملل متحد گردید و روز ۸ اکتبر روز جهانی کودک نامگذاری شد.
روز جهانی کودک در تمامی جهان به عنوان یکی از زیباترین روزها برای همبستگی جهانی کودکان با یکدیگر و درک آن ها از خویشتن است اما از بد حادثه در ایران؛ پس از ۴۰ سال از حاکمیت ولایت فقیه؛ باید به شمارش فجایعی که بر سر کودکان این مرز و بوم آمده نشست.
ضمن آرزوی روزهایی پر از شادی و بازیها و خندههای کودکانه برای همه نونهالان در ایران؛ روزهای بی دغدغه برای گذران زندگی برای کودکان و روزهایی که دیگر شاهد خم شدن کمر و شانههای نحیف کودکان زیر بار سنگین تامین هزینههای زندگی نباشیم؛ در گزارش حاضر تلاش کردهایم تا شرایط و وضعیت کودکان در ایران را بررسی کنیم.
شماری از فجایع جبران ناپذیری که اینک در ایران؛ کودکان در معرض آن قرار دارند؛ به قرار زیر است:
کودک آزاری
کودکان کار
خودکشی کودکان
ازدواج اجباری کودکان
کودکان ناپدید شده
مرگ کودکان زلزله زده
قاچاق اعضای بدن کودکان
اعدام کودکان
کودک آزاری – خشونتی جبران ناپذیر
دوران کودکی مهمترین دورهی زندگی برای هر انسان است، دورهای که در آن بخش عمدهی رشد و تکامل جسمی و روانی انسان برای سالها شکل میگیرد و هرگونه غفلت، پیامدهای جبرانناپذیری برای فرد بههمراه خواهد داشت.
مطابق با تعریف سازمان بهداشت جهانی، کودک آزاری عبارت است از آسیب یا تهدید جسم، روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند. متخصصین حقوق کودکان، هرگونه آسیب جسمی، روانی، سوءاستفادهی جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای انسانی افراد زیر ۱۸ سال توسط افراد دیگر، کودک آزاری تلقی میشود.
روشن است که در حاکمیت کنونی در ایران؛ همه اتهامات کودک آزاری؛ خانوادهها را نشانه میگیرد تا عاملان و مسببان اصلی این فاجعه اجتماعی را در ببرد.
کودکان ایران نمیتوانند به کلانتری محله مراجعه کنند و بگویند که من کتک خوردم یا اینکه مورد آزار جنسی قرار گرفتم. چون هنوز قانونی این حق را برای فرزندان ایران برسمیت نشناخته است. این در حالی است که در جهان برای کودکان پلیس وجود دارد تا از حق آنها دفاع کنند. برای همین ما همچنان باید شاهد زندگی کودکانی باشیم که جامعه برای آنان فضای امنی نیست.
یک فعال حقوق کودک گفت: آمار کودک آزاری روزبه روز بیشتر میشود چون ۱۰ سال است بررسی و تصویب قانون حمایت از کودکان پشت در مجلس باقی مانده و هنوز به صحن علنی راه پیدا نکرده است. سوال من این است چه قانونی مهمتر از حمایت کودکان و خانواده ما وجود دارد؟ مجلس برای بررسی اینکه آیا فردی غیرمسلمان میتواند کاندید شورای شهر شود یا نه، وقت میگذارد اما این موضوع که آینده کودکان و جامعه ما را تهدید میکند کنار گذاشته میشود.
کودکانی که مورد آزار و یا تجاوز جنسی و اعتیاد قرار میگیرند؛ در معرض ابتلا به ایدز هستند. یک مطالعه تحقیقاتی نشان می دهد که ۴ تا ۵ درصد این کودکان با این بلای شوم زندگی و هستیشان تباه شده است.
اهانت و خشونت علیه کودکان، «کتک خوردن»، «خفت شدن» و «آزار جنسی» از جمله تجربههای کودکان کار در زندگی خیابانیشان است که سازمان بهزیستی؛در یک گزارش خود به آن اشاره کرده است.
کودکان کار – قربانی فقر خانمان سوز
در آمار تخمینی سازمان جهانی کار در سال ۱۹۹۵بیش از ۷۱/۴درصد کودکان بین ۱۰تا ۱۴ سال در ایران از لحاظ اقتصادی فعال هستند و بیش از ۲۰هزار نفر کودک کار در تهران تایید شده است. البته اعداد بیش از اینها است و هیچگاه توسط نهادهای دولتی آمار و ارقام واقعی کودکان کار در ایران اعلام نشده است.
کودکان کار در خیابانها بیپناه هستند، تعرض به کودکان کار هزینهای برای متجاوز ندارد، چرا که کودک کار هیچ صاحب و پشتیبانی ندارد.
این شرایط زندگی و کار که ناشی از فقر شدید است، متاسفانه با رشوه خواری و باج گیری برخی کارکنان و ماموران فاسد شهرداری در شهرهای مختلف تشدید می شود و کودک کار ۹ ساله ای که ۲۰ ساعت زباله جمع می کند تا آخر ماه حداقل درآمد را داشته باشد،گاها ناچار می شود تا نیمی از درآمد اندکش را به ماموران فاسد شهرداری باج دهد.
یک رسانه در جمع آوری زباله های ارزشمند پای مافیا را نیز به وسط کشیده و اعلام کرد:« درصد قابل توجهی از زبالههای تهران مانند شیشه، پلاستیک، مقوا، کاغذ و فلزات ارزش بسیاری دارد که توسط مافیایی با به کارگیری کودکان کار از سطلهای زباله جمع میشود و می توانند در طول دو ساعت ۱۵۰ کیلو زباله خشک را جمعآوری کنند.»
این مافیا البته در درون حاکمیت ریشه دارد که به هر وسیله دست در غارت و چپاول و تباهی جان و مال مردم ایران دارد.
خودکشی کودکان – یک اپیدمی فراگیر
روند فزاینده خودکشی بهویژه افزایش نگرانکننده خودکشیهای جمعی در میان اقشار مختلف و در تمامی ردههای سنی به یک فاجعه انسانی در ایران تبدیل شده است. سن خودکشی در ایران به مرز ۱۲سال رسیده است و نشان از یک فاجعه ملی و بحران اجتماعی دارد. این پدیده مرزهای یک فاجعه را درنوردیده است.
میثم ۱۲ ساله روز ۱۹ تیر ۱۳۹۷، به خاطر اینکه مادرش از روی فقر و درگیری با صاحبخانه مجبور به فروش دوچرخه اش شده بود در اقدامی تلخ در حیاط خانه، خود را حلق آویز کرد.
مهشاد ذکی ۱۶ ساله روز سه شنبه۲۳ مرداد ۹۷در شهر سردشت دست به خودکشی زد.
یک دختر ۱۲ ساله، روز ۴شهریور ۱۳۹۷، به دلیل فقر خانوادگی و عدم توانایی خانواده برای تهیه یک زنجیر در اتاق خوابش خود را حلق آویز کرد.
مهران محمودی ۱۷ ساله روز ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، در دیواندره خود را حلق آویز کرد و جان سپرد.
پروین میرکی ۱۷ ساله، اهل جوانرود یک هفته پس از خودکشی روز ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، در بیمارستان جان سپرد.
زکریا اسوک ۱۳ ساله اهل سردشت به دلیل فقر خودکشی کرد و جان سپرد.
بنا به یک آمار مربوط به دوره زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۱۱ کودک در ایران اقدام به خودکشی کردند.
طی ۵ ماه گذشته ۱۴ دختر زیر ۱۸ سال در کردستان اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده اند.
این بخش کوچکی از روایت تلخ زندگی کودکان و نونهالان ایران است که در یک دولت و حاکمیت دزد و چپاولگر؛ بخاطر فقر و تباهی حاکم؛ غنچههای وجودشان نشکفته پرپر میشود.
ازدواج اجباری کودکان
ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال در ایران یکی دیگر از پهنههایی است که کودکان بدون هیچگونه آگاهی در برابر آن قرار میگیرند و وجودشان به این ترتیب به تاراج میرود.
در میان ازدواجهای در سنین پایین، کودکان زیر ۱۰ سال نیز دیده میشوند. در سال ۹۰، ۲۲۰ کودک زیر ۱۰ سال، سال ۹۱، ۱۸۷ کودک، سال ۹۲، ۲۰۱ کودک، سال ۹۳، ۱۷۶ کودک و در سال ۹۴، ۱۷۹ کودک زیر ۱۰ سال تن به ازدواج دادهاند.
بیشترین ازدواجهای کودکان در استان خراسان رضوی ثبت شده است. این استان با ثبت ۶۷۵۹ مورد از ازدواج کودکان در رتبه اول قرار دارد.
استان آذربایجان شرقی با ۳۳۴۸ مورد، رتبه دوم و استان سیستان و بلوچستان نیز با ثبت ۲۳۵۵ مورد ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۴ سال، رتبه سوم را به خود اختصاص داده اند.
استان خوزستان با ۲۱۵۰ مورد ازدواج ثبت شده کودکان ۱۰ تا ۱۴ سال، رتبه ۴ کشور را به خود اختصاص داده است، استان تهران نیز با ۱۷۴۲ مورد، در رتبه ۸ این جدول قرار گرفته است.
یک محقق کودکان به مجوزهای قانونی در مورد ازدواج کوکان در ایران اشاره کرده و گفته است، قانون صریحی و ناعادلانه ای که در ایران درباره ازدواج کودکان وجود دارد، ماده ۱۰۴۱ است که ازدواج دختر را قبل از رسیدن به ۱۳ سال و پسر را قبل از ۱۵سال، با اذن ولی و با تشخیص دادگاه منوط به رعایت مصلحت کودک، مجاز میداند. بنابراین پس ماندگان حاکم که اکنون زمام امور را در ایران در دست دارند؛ ازدواج کودکان را در قانون هم نهادینه کرده و مجاز شمردهاند.
کودکان ناپدید شده – فاجعهای دردناک
در مورد آمار فاجعه بار كودكان كار و كودكان محروم از تحصيل صحبت كرديم. اما اين همه داستان نيست، بخش دردناك تر و فاجعه بارتر؛ داستان كودكاني است كه به ناگهان ناپديد ميشوند و كسي از سرنوشت شان با خبر نميشود. فاطمه دانشور عضو شوراي شهر تهران، روز دهم تير ماه سال جاری به وجود باندهاي بزرگ خريد و فروش كودكان اشاره كرد و گفت: «در بسیاری از موارد کودکان ناپدید میشوند و اعضای بدن آنها قاچاق میشود و بعد از مدتها جسد برخی از آنها در بیابانها بدون کلیه و چشم رها شده است.» این عضو شورای شهر تهران از افشای این باندهای خرید و فروش کودکان به عمد طفره رفت و نامی از آنها نبرد تا بر همگان روشن شود این باندهای مافیایی که جان و هستی کودکان ایران را به تاراج میبرند چه کسانی هستند؟!
به گزارش یکی از خبرگزاریها؛ لیستی از کودکان ناپدیدشده وجود دارد که هیچکس از سرنوشتشان خبر ندارد.
از ناپدیدشدن دنیا دختر بچه سهساله، ٢٨ماه میگذرد؛ مائده ٧ساله درست یکسال و دو ماه قبل از دنیا در بندرانزلی ناپدید شد؛ دخترکی که از مدرسه تعطیل شد و حالا ٤سال است که دیگر اثری از او نیست؛۱۳ فروردین ماه امسال بود که حسین چهار ساله به همراه پدر و مادر و سه خواهرش به باغهای اطراف خلخال رفته بود که به یکباره ناپدید شد و جستوجوها برای یافتن او بینتیجه مانده است. و ١٥٠روز پیش هم پارسا قندی، پسر بچه هشت سالهای به طرز مرموزی ناپدید شد.
قاچاق اعضای بدن کودکان – دردی جانکاه و رنجی بی پایان
عضو شورای شهر تهران روز شنبه ۱۰ تیر ماه سال جاری در گفتگو با خبرگزاری فارس به خرید و فروش باندی در تهران اشاره کرد و گفت: «در بسیاری از موارد کودکان ناپدید میشوند و اعضای بدن قاچاق میشود و بعد از مدتها جسد برخی از آنها در بیابانها بدون کلیه و چشم رها شده است. در یک ماشین حمل گوشت کانتینردار نارنجی، وسط اتوبان مدرس باز شد و چیزی حدود ۵۰ کودک در این ماشین دیده شد. این را شاهد عینی ماجرا بازگو کرده و گفته که این بچهها شبیه به کودکان کار بودند. در نهایت این ماشین، کودک دیگری را نیز سوار کرده و دوباره به راه افتاده است.»
این تعداد کودک در کامیون حمل گوشت چه می کنند؟ در فاجعه و بلای اجتماعی هم باید رد پا و اثر انگشت مافیای حکومتی فروش کودکان را جستجو نمود. جلادانی که به کوچک و بزرگ رحم نمیکنند. اموال ملت را به تاراج می برند؛ حقوقی برایشان به رسمیت نمیشناسند و حتی از قتل و کشتار کودکان بی پناه نیز برای فروش اعضای بدن آنها ابایی ندارند.
اعدام کودکان در ایران – غیر قانونیترین قانون ایران
قوانین ایران سن مجازات کیفری کودکان را ۱۵ سال برای پسران و ۹سال برای دختران میداند. این در حالی است که کنوانسونهای بینالمللی اعدام افراد کمتر از هجده سال را منع میکنند. مجازات کودکان در ایران و از جمله صدور حکم اعدام برای آنان در موارد مختلف از جمله درگیری و قتل، قاچاق مواد مخدر و … همواره یکی از چالشهای مهم نقض حقوق بشر در ایران بوده است.
دیدهبان حقوق بشر در زمستان سال گذشته از ایران خواست تا بی هیچ پیششرطی اعدام کودکان را متوقف کند و به تعهدات خود در کنوانسیون حقوق کودک پایبند باشد.
این درخواست پیرو اعدام امیرحسین پورجعفر، محبوبه مفیدی و علی کاظمی در یک دوره زمانی از ۱۵ دیماه تا ۱۰ بهمن صادر شده چرا که سن این افراد هنگام ارتکاب به قتل کمتر از ۱۸ سال بود.
دیدهبان حقوق بشر با اعلام خبر اعدام سه متهمی که زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشته اند در این دوره زمانی میگوید ایران باید فوری و بدون هیچ قید و شرط به مجازات مرگ برای کودکان زیر ۱۸ سال پایان دهد و به سوی منع اعدام کودکان گام بردارد.
مرگ کودکان در سکوت – فاجعه ای در مناطق زلزله زده در غرب کشور
زلزله در مناطق غربی کشور بخصوص در استان کرمانشاه در آبانماه سال ۹۶ تلخترین فاجعه طبیعی بود که جان هزاران تن از مردم را در شهرها و روستاهای این استان گرفت.
درد آوارگی و بی خانمانی برای مردمی که هیچگونه پشت و پناه و حمایتی از جانب دولت نداشته و ندارند؛ در یک سو قرار داشت که از سوی دیگر درد و رنج مرگ و میر کودکان محروم در مناطق زلزله زده از راه رسید.
کودکان زیادی پس از زلزله بدلیل نداشتن سرپناه و امکانات لازم زیستی؛ بدلیل آلودگی محیط و آب آشامیدنی و بدلیل سرما؛ بیمار شده و جان خویش را از دست دادند.
کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام از نقض حقوق بشر در ایران به مناسبت روز جهانی کودک تقدیم می کند
سند PDF گزارش در لینک ضمیمه است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر