سال ١٣٥٨ در چنین روزی هواپیماها، توپ و تانکهای ارتش و سپاه پاسداران گلولهها و بمبهای خود را بر کردستان باریدن گرفتند. در چنین روزی کردستان در میان بهت و ناباوری شهروندان کرد، اعم از پیر و جوان، زن و کودک، با همه تجهیزات نظامی موجود در یک حمله وحشیانه مورد هجوم حکومت مرکزی قرار گرفت.
آیت الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی در یک پیام واضح و روشن فرمان قتل عام درکردستان را صادر کرد. آیت الله تازه به قدرت رسیده به ارتش، ژاندارمری و سپاه دستور داد* که با همه تجهیزات خود کردستان متمرد را در هم بکوبند. آیت الله خمینی در پیام دیگری به خلخالی حاکم شرع مشهور در ایران دستور رفتن به کردستان و "ختم غائله" را داد.
کودکان در کوچهها از هراس انفجار بمبها و شکستن دیوار صوتی، وحشت زده از مادران و پدران خود پناهگاه امنی میخواستند اما مادر و پدران کرد در آن روزگار هیچ مامنی نداشتند. ترکش بمب و تکههای خمپاره و دیوارهای فروریخته از انفجار، بر سر مردمانی فرریختند که تنها گناهشان زندگی در منطقهای بود که به جمهوری اسلامی چە در رفراندم و چە در دیکتە و استبدادش "نه" گفته بود. حمله از پاوه و به بهانه درگیری در آنجا شروع شد. اما نقشه آنان، سرکوب همه منطقه و دستور خمینی بوضوح شهر و دهات و تمامی کردستان را هدف گرفته بود. انتظار درگیری و حمله مسلحانه بامردم دور از ذهن نبود ولی استفاده از تجهیزات جنگی سنگین را ساکنین شهر و روستای کردستان احتمال نمیدادند. پاکسازی آنها همه مردم و خشک و تر را با هم هدف گرفتە بود و همە را در آتش سوزاند.
در هر جای دنیا حتی از حاکمین اشغالگر نیز انتظار حمایت از مردم بی دفاع و غیر مسلح میرود. طبیعتن مردم کرد نیز منتظر قتل کودکان، پدر و مادران پیرشان را از جانب هیچ نیرویی نداشتند. نیروهای مهاجم بعد از ورود، شهرها و روستاها را خالی از سکنه می یافتند. زخمیها اگر در بیمارستانی و درمانگاهی تحت مداوا بودند توسط نیروی "پیروز" حکومتی به میدانهای اعدام آورده و بلافاصلە تیرباران می شدند. سپاه پیروز با استفاده از ناجوانمردانەترین ترفندها و غیر متعارفترین روشها در یک کارزار نظامی، همه جا را مشمول پاکسازی خود کرد. حمل و نقل مواد غذایی و آذوقه را بر مردمی که به کوهها و جاهای دور افتادهتر غیر قابل دسترس رفته بودند ممنوع نمود. تحریم بە تمام معنی اعـمال می شد. بعد از ۳٣ سال از این فاجعە هنوز آمار دقیقی از کشتهها و زخمی شدگان این حمله وجود ندارد. در جاجای کردستان در پاکسازیهای وحشیانه شهروندان غیر مسلح و بی دفاع قتل عام شدند. روستاهایی که کل ساکنین حاضر در زمان پاکسازی آنها قتل عام شدند در کردستان کم نیستند.
بدین صورت بود کە همه کردستان را پادگان کردند و بر هر کوهی و بر سر هر برزنی یک گروه نظامی مستقر شد. همزمان با ورود نیروهای نظامی بدرون شهرهای عمده کردستان، آیتالله خلخالی، حاکم شرع منتسب رهبر نیز دست بکار شد. سپاه پیروز هرآنکه را که قادر به گریختن نبود و در پناهگاهی پناه جسته بود یا در بیمارستانی تحت مداوا بود یافتند و بهصرف کرد بودن نزد حاکم شرع انقلابی آوردند و همانطور که همگان میدانند او نیز در دادگاههای مشهور صحرایی خود همه را به جوخه اعدام سپرد. آیتالله خلخالی بدستور خمینی که "ختم غائله" را از او طلب کرده بود در چند روز در کردستان ۵۹ نفر انسان پاک و بی گناه را بقتل رساند.
خلیل بهرامی خبرنگار اعزامی اطلاعات در آن روزها:
در فرودگاه، وقتی که ۱۰ مرد دستنبد به دست روی نیمکت چوبی در برابر صادق خلخالی نشستند. نفر یازدهم مجروح بود و کنار در روی برانکاردی قرار داشت.
آقای بهرامی در یادآوری خاطراتش می گوید، قاضی عمامه اش را برداشت. کفشهایش را درآورد. پایش را روی صندلی گذاشت. از پشت عینک زندانیان را برانداز کرد و نامشان را پرسید. قاضی اتهامات انتسابی متهمان را چنین برشمرد: قاچاق اسلحه، تحریک به شورش و قتل.
بهرامی ادامە می دهد: «هیچ مدرکی ارائه نشد. همهاش حدس و گمان بود» پس از نزدیک به ۳۰ دقیقه، خلخالی یازده مرد را “مفسد فی الارض” اعلام کرد. چند نفری گریستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر