فعال حقوق بشر و عضو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران وعضو جبهه دمکراتیک مردمی احواز
۱۳۹۷ مرداد ۳۰, سهشنبه
ماموران وزارت اطلاعات دنبال پیکسلهای اعتراض به حجاب اجباری میگردند
رضا خندان:«در حقیقت به منزل کسانی که با آقای دکتر میثمی در ارتباط بودهاند و فکر میکردند از پیکسلهای اعتراض به حجاب اجباری دارند، رفتهاند و خانهها را زیر و رو کردهاند که پیکسلها را پیداکنند
روز گذشته ماموران وزارت اطلاعات به خانههای ژیلا کریم زاده مکوندی؛ فعال حقوق بشر، محمدرضا فرهادپور؛ فعال مدنی و نسرین ستوده و خواهر رضا خندان، همسر او هجوم بردهاند و خانههای آنها را تفتیش کردهاند.
رضا خندان، همسر نسرین ستوده درباره این ماجرا به «ایران وایر» میگوید: «در حقیقت به منزل کسانی که با آقای دکتر میثمی در ارتباط بودهاند و فکر میکردند از پیکسلهای اعتراض به حجاب اجباری دارند، رفتهاند و خانههایشان را زیر و رو کردهاند که این پیکسلها را پیدا کنند.»
پیکسل به هر چیز شبیه دکمه گفته میشود که در پشت آن یک سوزن برای اتصال به لباس یا کیف است تا بتوان به صورت مغناطیسی آن را به یک سطح متصل کرد.
فرهاد میثمی روز نهم مردادماه توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد. او پزشک و فعال مدنی است. فرهاد میثمی پیکسلهایی با عنوان «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» را تهیه و بین افرادی که با آنها ارتباط داشته، پخش میکرده. ماموران امنیتی، چند پیکسل «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» در خانه نسرین ستوده و دو پیکسل در اتاق دختر محمدرضا فرهادپور پیدا کردهاند و با خود بردهاند. رضا خندان میگوید: «تولید، پخش، نگهداری و حتی مضمون این پیکسلها، جرم نیست. زمانی که نسرین بازداشت شد، روی مانتویش پیکسل داشت. با همان رفت دادسرا بازجویی شد، از آنجا هم رفت زندان. در این دوماهی که آنجاست، شاید فقط پیکسل را برای شستشوی مانتو جابهجا کرده باشد. در سالن ملاقات هم با پیکسل میآید، یکبار هم او را به دادسرا احضار کردند، که با همان پیکسل اعتراض به حجاب اجباری به دادسرا رفت.»
رضا خندان از اینکه منزل خواهرش را هم تفتیش کردهاند، متعجب است: «همان لحظه که وارد خانه ما شدهاند، وارد منزل خواهر من هم شدهاند. خانوادهای که اصلا سیاسی نیستند و هیچ فعالیت مدنی یا سیاسی ندارند. خانه آنها را ویران کردهاند.» او با اشاره به این که ریسیور خانه خواهرش در موقع تفتیش خانه بردهاند، میگوید: «الان اگر اعتراض کنیم، میگویند داشتن ریسیور غیرقانونی است. اما با این همه نیرو ریخته بودند که ریسور ببرند؟ تک تک قبضهای آب و برق و تلفن و ... آنها را گشتهاند. با بیسیم و اسلحه و دستبد به انجا ریختهاند و بچهها ترسیدهاند.»
او بعد از رفتن ماموران امنیتی از خانهاش با یکی از دوستان مشترکاش با فرهاد میثمی صحبت کرده و متوجه شده در روزهای اخیر بسیاری از کسانی که با دکتر فرهاد میثمی در ارتباط بودهاند، برای پارهای توضیحات به وزارت اطلاعات، احضار شدهاند: « ما بدبختی بزرگی داریم که خیلی از مردم ما تنها واکنشی که بلدند این است که هیس صدایش را در نیاورید و اینطوری همه چیز بدتر میشود. من امروز با یک دوست مشترک با آقای میثمی تماس گرفتم دیدم یک لیست بلندبالایی نام برد که اینها را احضار کردهاند و درباره آقای میثمی و پیکسلها پرسیدهاند. اما هیچ کدام صدایش را درنیاوردهاند. دکتر میثمی تحت بازجویی وزارت اطلاعات است. انگار در تلگرام به هرکس پیام داده بوده یا صحبت کرده بوده، احضارش کردهاند.» او چند ثانیه مکث میکند و میگوید: «پیکسلهای اعتراض به حجاب اجباری را میتوان به راحتی منتشر کرد اما حالا اصلیترین وزارتخانه امنیتی کشور دنبال پیدا کردن این پیکسلهاست.»
ماموران امنیتی پس از بازداشت خانه فرهاد میثمی را هم مورد تفتیش قرار دادهاند: «از خانه خود او هم پیکسل و کتابهایی در حوزه مبارزات عدم خشونت بردند. در این حوزه خیلی مطالعه میکرد.»
فرهاد میثمی؛ مدیر انتشارات کتابهای کنکور اندیشهسازان بود. او سالها زیستشناسی تدریس میکرد و یکی از معلمان به نام کنکور بود. یکی از همدورهایهای او به «ایران وایر» میگوید: « او ورودی سال 65 دانشگاه علومپزشکی تهران است. تدریس زیستشناسی را به خاطر مسائل مالی شروع کرد. اما آنقدر مورد توجه قرار گرفت تا به فکر تاسیس یک موسسه انتشاراتی افتاد و اندیشهسازان اوایل دهه 70 تاسیس شد. اول از یک اتاق حوالی چهارراه ولیعصر شروع شد، اما ظرف 4، 5 سال اینقدر پیشرفت کرد که با موسسات بزرگ آن دوره رقابت میکرد.»
بسیاری از کنکوریهای آن دوره، کتابهای اندیشهسازان را با مقدمهها و موخرههای آن میشناختند. یادداشتهایی به قلم فرهاد میثمی که با موضوع درس بیارتباط بودند اما آنقدر دلنشین و جذاب نوشته میشدند که از موضوعات درسی بیشتر در خاطر کنکوریها میماندند. یکی از شاگردان قدیمی فرهاد میثمی به «ایران وایر» میگوید: «وقتی کنکور دادیم، برایمان نامه داد که ما از اندیشهسازان زنگ نمیزنیم، رتبه شما را بپرسیم، چون میدانیم ارزش شما بالاتر از یک عدد است و ما دوست نداریم به چشم یک عدد به شما نگاه کنیم. اینقدر این نامه برایم عزیز است که از سال 81 که کنکور دادهام تا الان آن را نگه داشتهام.»
سال 83 موسسه اندیشهسازان تعطیل شد. یکی از دوستانش به «ایران وایر» میگوید: « موسسه از نظر مالی در موقعیت بسیار خوبی قرار داشت و سالهای اوج خود را میگذراند. اما دکتر حوالی سالهای 83-84 ، یکباره تصمیم گرفت تا آن را تعطیل اعلام کند. او با این استدلال که موسسه صرفا در حوزه کنکور فعال است و من را راضی نمیکند و من دوست دارم نقش بیشتری در حوزه فرهنگی ایفا کنم، موسسه را تعطیل و حق و حقوق همه را تمام و کمال پرداخت و املاک موسسه را هم فروخت. از باقیمانده درآمد و سرمایه، موسسه دفتری شخصی در خیابان انقلاب ایجاد کرد تا در آن به فعالیتهای فرهنگی دلخواه خودش بپردازد. افراد مختلف را دعوت می کرد تا جلسات کوچکی در حوزه فلسفه، علم، تئاتر، تاریخ ایران از انقلاب مشروطه و جنبش تنباکو و کنشهای مدنی بدون خشونت برگزار کند.» پیرو همین باورها بود که او یکی از حامیان حرکت «دختران خیابان انقلاب» بود و آن را یک کنش مدنی بدون خشونت میدانست و بعد خودش رفت دنبال یک کنش دیگر.
فرهاد میثمی روز ۹مردادماه در همین دفتر بازداشت شده است. ماموران با حکم بازداشت که از سوی شعبه دوم دادسرای زندان اوین صادر شده، به دفتر او رفته بودند. ضیا نبوی، فعال مدنی و زندانی سابق هم که به دیدن او رفته بود، همراه او بازداشت شد و پس از یک روز آزاد شد. فرهاد میثمی چند ساعت پس از بازداشت طی تماس تلفنی به مادرش خبر از دستگیری خود داد. او از آن زمان تاکنون، در بند ۲۰۹ زندان اوین که متعلق به وزارت اطلاعات است، به سر میبرد. فرهاد میثمی وکیل ندارد. رضا خندان میگوید: «چون باید از بین 20 وکیل مورد تائید قوه قضائیه وکیل انتخاب کنند، جدیدا کسانی مثل آقای میثمی وکیل ندارند و در نتیجه، اطلاعات زیادی از پرونده در دسترس نیست.» اشاره او به تبصره ماده 48 قانون آئین دادرسی کیفری است: «در جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی و همچنین جرائم سازمانیافته که مجازات آنها مشمول ماده (302) این قانون است، در مرحله تحقیقات مقدماتی طرفین دعوی، وکیل یا وکلای خود را از بین وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوهقضائیه باشد، انتخاب مینمایند. اسامی وکلای مزبور توسط رئیس قوهقضائیه اعلام میگردد.»
مادر فرهاد میثمی پرونده او را دنبال میکند: « افراد خانواده هم نمیتوانند به درستی پرونده را پیگیری کنند چون میگویند شما در پرونده سمت ندارید. سمت دار پرونده یا باید وکیل باشد یا شاکی باشد و یا متهم. شاکی خودشان هستند، متهم هم که متهم است وکیل هم که نیست بنابراین کسی دقیقا نمیداند اتهام بازداشتی چیست؟ ممکن است مادرش برود دادسرا و چیزهای کلی به او بگویند اما اطلاعات دقیق نیست. نمیدانند اتهام چیست؟ مصداق اتهام چه بوده و ... چیزی که تا الان مشخص شده این است که یکی از اصلیترین اتهاماتش انتشار و پخش پیکسلهای اعتراض به حجاب اجباری است.»
مادر فرهاد میثمی روز 22مرداد ماه نامهای نوشت و از بازپرس خواست فرزندش با او تماس بگیرد تا از سلامتش مطمئن شود. این نامه در پی تماسهای مشکوک با خانه مادر فرهاد میثمی نوشته شد. در چند تماس تلفنی صدای اتاق بازجویی، شکنجه و تهدید فرهاد میثمی به گوش مادرش رسیده بود. رضا خندان میگوید: «برای این که مادر آقای میثمی را تحت فشار قرار دهند، تماسهای آزاردهنده برقرار میکردند. ساعت 11 شب تماس میگرفتند و صدای شکنجه و اتاق بازجویی پخش میکردند که احتمالا صداهای ساختگی بوده ولی میخواستند القا کنند که پسرش تحت شکنجه است. یا تلفن میزدند، قطع میکردند و یا فحش میدادند و توهین میکردند.»
بعد از نامه اعتراضی که مادر فرهاد میثمی تحویل بازپرس داده، فرهاد میثمی با خانه تماس گرفته. او گفته حالم خوب است و با من محترمانه رفتار میشود. بازپرس اما در جواب مادر فرهاد میثمی درباره تماسهای تلفنی آزازدهنده گفته: «کار دوستان فرهاد بوده و کار ماموران نیست.» رضا خندان میگوید: «اگر کار دوستان فرهاد بوده و شما میدانید چرا با آنها برخورد نکردهاید. چرا اطلاعات دقیقتر نمیدهید و موضوع را پیگیری نمیکنید.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر