با یک محاسبه ساده؛ حجم آب منتقل شده در قیاس با میزان آب مورد نیاز مردم ساکن منطقه که درگیر کمبودند و میزان آبی که مصرف می شود، به لحاظ اعداد و ارقام ناهمخوانی دارد.
موضوع انتقال آب ایران به عراق درگیر روایت های متفاوتی است. در حالی که برخی مسوولان دولتی این توافق و انتقال آب را قویا انکار کرده و انتشار آن را شیطنت سایت های خبری بیرون از ایران و دشمنان می دانند، تعداد دیگری از نمایندگان مجلس و فعالان حوزه محیط زیست از شواهد روشنی می گویند که انتقال آب کارون به عراق را از طریق پروژه آبرسانی غدیر و با پیمانکاری قرارگاه خاتم الانبیا تایید می کند. در بخش اول این گزارش، به سابقه بازتاب های رسانه ای این ماجرا پرداختیم. در بخش دوم، با چند کارشناس محیط زیست استان خوزستان درباره این پرونده گفتگو کرده ایم.
موضوع انتقال آب ایران به عراق درگیر روایت های متفاوتی است. در حالی که برخی مسوولان دولتی این توافق و انتقال آب را قویا انکار کرده و انتشار آن را شیطنت سایت های خبری بیرون از ایران و دشمنان می دانند، تعداد دیگری از نمایندگان مجلس و فعالان حوزه محیط زیست از شواهد روشنی می گویند که انتقال آب کارون به عراق را از طریق پروژه آبرسانی غدیر و با پیمانکاری قرارگاه خاتم الانبیا تایید می کند. در بخش اول این گزارش، به سابقه بازتاب های رسانه ای این ماجرا پرداختیم. در بخش دوم، با چند کارشناس محیط زیست استان خوزستان درباره این پرونده گفتگو کرده ایم.
یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان: انتقال آب صحت دارد
در قضیه فروش آب به عراق به اشکال متفاوت چه از طریق تانکر، چه از طریق کشتی و چه از طریق لوله، بدون هیچ گونه مصوبه قانونی این مساله انجام شده است. به صورت مشخص بر طبق مستنداتی که وجود دارد، طی توافقی که بین ایران و عراق انجام می گیرد، مقرر می شود که در قراردادی فاقد سقف زمانی هر دو روز یک بار حدود ۶۵۰ هزار لیتر آب شرب از طریق کشتی به شهر بندی فاو در عراق منتقل شود. واقعیت این است که هم جامعه مدنی عراق و هم جامعه مدنی ایران از کم و کیف فروش آب شرب به دولت عراق بی اطلاع است. بر طبق مستندات کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان که در کانال صدای پای آب منتشر شده، وقتی که نوری المالکی که از او در عراق به عنوان واسطه انتقال آب به عراق یاد می شود، پرسیده می شود پیمانکار این پروژه کیست به صراحت اعلام می کند که نمی توانم نام پیمانکار ایرانی را اعلام کنم. نکته جالبی که طی این چند روز جلب توجه می کند این است که یک جریان سلبریتی محیط زیستی بدون آنکه کمترین اطلاعی از کم و کیف موضوع داشته باشد با قاطعیت انتقال آب ایران به کویت و یا عراق را رد می کند. حال با چه مستنداتی؟ باید از خودشان پرسید. طنز ماجرا اینجاست که «شلتاح عبود»، استاندار بصره در گفتگو با روزنامه عراقی الزمان که در شهریورماه ۸۸ انجام شده و اتفاقا در رسانه های ایران بازتاب یافته، به صراحت می گوید اگر ایران نبود از تشنگی می مردیم . همان روزها یک رسانه عراقی به محرمانه بودن مفاد قرارداد انتقال آب ایران به بصره و عدم اعلام رقم مورد قرارداد اظهار نارضایتی می کند. برخی نمایندگان مجلس به صراحت انتقال آب به کویت را تایید می کنند اما عده ایی از این جماعت که گویی از جایی ماموریت پیدا کرده باشند به صورت همزمان انتقال آب به عراق را تکذیب می کنند. وقتی من انکار برخی از این سلبریتی های آب و محیط زیست را با صحبت های مسئولان وزارت نیرو مقایسه می کنم، مشاهده می کنم که حتی مسئولان وزارت نیرو به خود اجازه نمی دهند با قاطعیت این مساله را رد کنند، اما این آقایان بدون هیچ مستندی با صراحت تکذیب می کنند. آخر کسی نیست به این ها بگوید شما سخنگوی وزارت نیرو یا کشور و یا امور خارجه هستید که با قاطعیت موضوعی با این اهمیت را رد می کنید؟ صحبت ما هم این است که چه مسئولان و چه تکذیب کنندگان محیط زیستی اگر تکذیب می کنید، بکنید، اما مستندات خود را هم ارائه کنید. در فضایی که ریاکاری سیاسی در بین فعالان اجتماعی موج می زند، انتظار راست گویی از مقامات دولتی ندارم اما به تلاش های نیروهای صادق درون و بیرون کشور برای اصلاح روند حاکم بر کشور امیدوارم.
مسعود قدک پور، مدیرمسوول هفته نامه جلگه جنوبی: توافقاتی بوده اما عملی نشده
علیرغم اینکه آقایان اصرار دارند که هیچ گونه مذاکره و توافقی در این زمینه صورت نگرفته اما در این مورد مذاکرات و توافقاتی وجود داشته اما من تصور نمی کنم از طریق خطوط لوله و یا کانال ها، تا کنون آبی به بصره یا کویت منتقل شده باشد. از این بابت می گویم توافقاتی انجام شده که در ویدیوی منتشر شده از سوی شبکه بلادیه عراق آقای محمد جواد ظریف در حال امضای قراردادی انتقال آب کارون به بصره است. مجری این شبکه خبری از مسوولان و مقامات ایرانی تشکر می کند و مردم بصره هم برای انتقال آب کارون برای احشام و کشاورزی و آب شرب به استان بصره از دولت جمهوری اسلامی قدردانی می کنند. ولی خیلی شگفت آور است که چرا هرهفته و یا هرماه یک خبری منتشر می شود، آن چنان که فعالان محیط زیست ومقامات کشور هر دو می توانند به تائید وتکذیب آن مشغول شوند ومردم هم در بهت و ناباوری، ندانند که تکذیب کننده دروغ می گوید، یا افشا کننده خبر؟! درحالی که مباحث وگزارشات متعدد وغیرقابل انکاری وجود دارد که دقیقاً چگونگی و علت های شوری وآلودگی آب خرمشهر و آبادان؛ بحران پیش آمده برای تالاب های هورالعظیم و شادگان، دلایل شکل گیری پدیده ریزگردها در خوزستان و... را به نحوی با مستندات علمی توضیح و ارائه می کنند که هیچ سازمان، نهاد ویا مقامی تا کنون قادر به تکذیب آنها نمی باشند، ولی چرا چنین گزارشاتی با مهارت و زیرکی، عامدانه در بایکوت خبری قرار می گیرند.»
اعظم بهرامی، کارشناس ارشد فیزیک محیط زیست: شواهد غیرقابل انکاری برای انتقال آب وجود دارد
ما با عراق مرز خاکی زیادی داریم و کارون در سطوح وسیعی از اراضی ما با عراق هم مرز است. به همین دلیل هم پروژه انتقال آب به همسایگان به لحاظ منطقی، شدنی است و دور از ذهن نیست. ما بیش از سیزده پروژه داریم که آب کارون را به بهانه کشاورزی یا مصارف خانگی به سایر استان ها یا مناطقی همچون دشت آزادگان منتقل می کنند. با یک محاسبه ساده؛ حجم آب منتقل شده در قیاس با میزان آب مورد نیاز مردم ساکن منطقه که درگیر کمبودند و میزان آبی که مصرف می شود، به لحاظ اعداد و ارقام ناهمخوانی دارد. با نگاهی به اعداد و ارقام اعلام شده که مثلا این میزان برای مصرف خانگی صرف می شود و با عنایت به اینکه کشاورزی هم عملا در منطقه حوالی کارون به حداقل ظرفیت ممکن رسیده است، نوعی ناهماهنگی مشهود است. انتقال آب کارون گر چه با توجیه مصرف خانگی انجام می شود اما در عمل به مصرف صنعتی می رسد. مجموعه اعداد و رقم دبی آب کارون با آنچه در منطقه مصرف می شود یک نکته مبهم و تاریک دارد و به باور من یک عدد گمشده در این میان وجود دارد که روشن نیست. از آن جایی که خوزستان مامن اقلیت های قومی و مذهبی متفاوتی است، از اهالی تسنن بگیرید تا عرب ها و لرها و بختیاری ها ، آنها تلاش می کنند بحران آب را کنترل کنند و گاها مردم را از آن می ترسانند که این مسئله بهانه تجزیه و تفرقه می شود. اما به نظرم خلاف این ماجرا در حال جریان است. اطلاعات میدانی نشان می دهد که کشاورزان و قبایل عرب و لر در کنار هم نگران برون رفت آب کارون هستند و جریان همین انتقال آب را همین بچه های عرب منطقه رو کردند. اگر قرار بود مسئله را به منطق تجزیه طلبی ربط بدهیم باید بگویم صادرات آب به کشورهای عربی قاعدتا می بایست مورد پذیرش فعالان محیط زیست عرب بود و چندان هم پیگیرش نمی شدند. پس چرا آنها نگران انتقال آب به یک کشور عربی دیگر هستند؟ قدرت در خوزستان در دست کسی است که کنترل آب را در دست دارد و مافیای آب از این مسئله برای کنترل مردم و همچنین نمایندگان مجلس منطقه بهره می برد. چه کسی از پروژه های آب منطقه بهره می برد؟ سود مجموعه عظیمی از پروژه های آب به جیب قرارگاه خاتم و سپاه سرازیر می شود. مافیای آب زیر چتر سپاه کنترل می شود. آنها خط قرمز ایجاد می کنند که فعالان محیط زیست و رسانه های داخلی از واهمه انگ جاسوسی وارد تجسس در این مورد نشوند . آنها هزینه آشکارسازی را بالا برده اند. سپاه نه برای مصوبه های دولت و توصیه های وزرا بهایی قائل است نه خودش را در موضع توضیح و شفاف سازی می داند. بنابر این به باور من این احتمال وجود دارد که سپاه برای منفعت طلبی بیشتر چنین پروژه ای را هدایت کرده باشد و حالا هیچ دلیلی هم برای شفاف سازی نمی بیند. مدارکی وجود دارد که فعالان محیط زیست خوزستان منتشر کرده اند، از اخبار و گزارش های منتشر شده در سایت های عراقی که اتقافا نزدیک به جمهوری اسلامی هم هستند تا پژوهشی که یک محقق عراقی در دانشگاه موصل انجام داده و در این مورد کتابی منتشر کرده و موضوع تحقیقش را هم به پروژه های انتقال آب از ایران به کویت و عراق و قطر اختصاص داده است. مجموعه این شواهد نشان می دهد چنین مسئله ایی دور از ذهن نیست و رخ داده است. من هم مطلبی نوشتم در مورد انتقالات آب از کارون و آسیب های اقلیمی که به آن وارد شده که امیدوارم به زودی منتشر شود. کارهای تحقیقاتی که در مورد ظرفیت کارون وجود دارد در کنار شفاف سازی پروژه های عمرانی و انتقال در حوزه کارون، می تواند در آینده نزدیک نقاط مبهم بسیاری را روشن کن
د
قسمت دوم
د
قسمت دوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر