در آستانه روز جهانی مبارزه با کار کودکان، نگاهی به تاریخچه این روز و کودکان کار در ایران بیندازیم.
برای نخستین بار در سال ۲۰۰۲ پس از تصویب کنوانسیون حداقل سن کار و بدترین اشکال کار کودکان، پیشنهاد شد که در جهان روزی برای مبارزه با کار کودکان نامگذاری شود. پس از آن روز ۱۲ ژوئن برابر با ۲۲ خرداد به این کار اختصاص یافت که هدف از آن جلوگیری از کار کودکان است.
با وجود تلاشهای بینالمللی برای محو کار کودکان در سراسر جهان و با وجود آنکه حتی روز ۱۲ ژوئن در تقویم جهانی به نام روز منع کار کودکان نامگذاری شده است، اما هنوز بیش از ۱۵۰ میلیون کودک کار در جهان هستند که بیش از نیمی از آنها به انجام کارهای پرخطر مشغولاند.
بر اساس گزارشهای سازمان بین المللی کار( ILO ) صدها میلیون دختر و پسر کودک کار، از آموزش و پرورش مناسب، بهداشت، تفریح، و آزادیهای اولیه بیبهرهاند. بیش از نیمی از این بچهها مجبور به بدترین شکل کار از جمله در محیطهای خطرناک، بردگی یا دیگر شکلهای بیگاری؛ قاچاق مواد مخدر و تنفروشی و حتی ورود در درگیریهای مسلحانه، مورد بهره کشی قرار میگیرند.
بر اساس گزارش صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) از هر ۱۰ کودک، یک کودک کار میکند. بر این اساس، ۱۵۲ میلیون کودک دختر و پسر در جهان مشغول کار هستند. به گفته یونیسف، شمار کودکان کار در دهههای اخیر به شدت کاهش یافته است و از ۲۴۶ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ به ۱۵۲ میلیون نفر رسیده است. اما خوبست بدانید که چند میلیون از این آمار به ایران تعلق دارد.
از میزان دقیق کودکان کار در ایران آمار دقیقی وجود ندارد. نماینده اصفهان در مجلس در سال ۹۶ اعلام کرد: «برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری، آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان می کنند، ضمن اینکه این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده می شود، اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ گونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمی توان ارائه کرد.»
سیاستهای غارتگرانه حاکمیت دیکتاتوری که موجب فقر شدید و مفاسد اجتماعی در ایران است، زمینه ایجاد کودکان کار در ایران را بوجود آورده است. کشوری که در ۴۰ سال گذشته سالیانه میلیاردها دلار درآمد نفتی داشته و علاوه بر آن از درآمدهای غیرنفتی نیز بهره مند بوده است، دارای میلیونها کودک کار و کارتن خواب است. بی جهت نیست که ثروت خامنه ای ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
از همین روست که در گذر از کوچه و خیابانهای شهرهای ایران می توان کودکان کار را به هر شکلی دید. کودکانی که به دلیل بیکاری و تنگدستی خانوادههایشان، به خیابانها روآورده و در جستجوی لقمه نانی هستند. این کودکان در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و سنگین به سر میبرند. این کودکان به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفهای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر و عوامل ایجاد خانههای فساد که تماما نهادینه شده و عموما در ارتباط تنگاتنگ با نهادها و ارگانهایی مانند نیروی انتظامی و یا شهرداری و یا باندهای وابسته به حاکمیت هستند، قرار میگیرند.
درصد بالایی از کودکان کار را دختران تشکیل می دهند. به گزارش سایت حکومتی ایران آنلاین، یک عضو شورای شهر تهران بنام الهام فخاری، دختران را آسیب پذیرترین کودکان کار دانست و ضمن اعلام نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان به ایدز گفت ۴.۵ درصد آنها به ایدز مبتلا هستند. وی همچنین با اشاره به آزار جنسی کودکان کار اعلام کرد: «یک سوم کودکان مبتلا ۱۰ تا ۱۴ ساله و دو سوم ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند و بیش از ۳۲ درصد کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار میگیرند.»
آمار بالایی از کودکان کار معتاد به مواد مخدر بوده و در معرض بیماریهایی چون ایدز، هپاتیت، کزاز، حصبه، سالک پوستی، انگلهای رودهای، اسهال خونی، فلج اطفال، درد در ناحیه زانو و کمر هستند.
بسیاری از کودکان کار محلی برای زندگی ندارند و «کارتن خواب» نامیده می شوند. پدیده کارتن خوابی علاوه بر پدیده کودکان کار، فاجعه ای است که عمق غارت و فساد حکومتی را در ایران نشان می دهد. تهران پایتخت کارتن خوابهاست و تعدادی از کارتن خوابها را کودکان از ۶ سال به بالا تشکیل می دهند.
با این نگاه مختصر هر وجدان انسانی به چاره ای برای این درد بزرگ می اندیشد که چه باید کرد؟ پس از گذشت ۴۰ سال از عمر حاکمیت دزد و فاسد ولایت فقیه در ایران، تنها راه چاره محو دیکتاتوری و ریشهکنی فساد از میهن عزیزمان ایران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر