دوم اسفندماه، روز جهانی زبان مادری است. این روز یادآور سالها تلاش حکومت مرکزی در ایران برای سرکوب تفاوت/تکثرهای زبانی و فرهنگی است.
سرکوب تفاوت ها و تکثرها لازمهی شبیهسازی فرهنگی و قطع ارتباط هر زیستبوم با تاریخ و هویت خود است. امری که در نهایت یک واحد زبانیِ یکدست و سرکوبگر را به وجود می آورد.
طی این فرایند پیوندهای محلی به نفع دم و دستگاه "هویت ملی" گسسته میشوند و رابطهای بر مبنای سلطه و استثمار شکل میگیرد.
روندی که خروجی نهایی آن یک "ما"ی تصوری ملی است که تفاوتهای تاریخی-فرهنگی را به مجموعهای از اعداد یکدست فرومیکاهد تا هنگامیکه گفته میشود: "هشتاد میلیون ایرانی"، هشتاد میلیون جمعیت یکدست و اینهمان در ذهنها تداعی شود.
سرکوب زبانی عرب، لر، کورد، ترک، گیلک، بلوچ، ترکمن و دهها زبان و گویش دیگر در ایران، از همین منطق تبعیت کرده و با حذف توامان با خشونت تفاوتها، تلاش کردهست تا منافع حکومت مرکزی را تامین کند. چنانکه حکومت مرکزی با نادیده گرفتن تفاوتهای زبانی و فرهنگی، سبک زندگی و الگوی استثماری واحدی را به تمام زیستبومها تحمیل میکند.
از زمان تبدیل شدن زبان فارسی به معیار هویتیِ دولت ملی تا کنون صدها زبان و گویش مُرده یا در معرض انقراض قرار گرفتهاند و در این راه هر زیستبوم فرهنگی که برای پاسداشت زبان و هویت خود مقاومت به خرج داد، سرکوب گردید و سوژههای مقاومت را به مجموعهای از ناشهروندان و شهروندان درجهی دوم و سوم تقلیل دادند. چنانکه در مناطقی چون سیستان و بلوچستان، حتی از دادن شناسنامه به مردم حاشیه ای بلوچ ابا دارند.
در فهم و توصیف این رفتار سرکوبگرانه باید تعارف را کنار گذاشته و آنرا فاشیستی ارزیابی کرد.
در روز جهانی #زبان_مادری امیدواریم خلق ها و مردم این پهنهی جغرافیایی به مقاومت خود تا پیروزی در برابر دولت ملی مرکزی ادامه دهند.
ما این پیروزی را در گرو الغای کامل دولت ملیِ مرکزی و جایگزینی آن با نظامی شورایی میدانیم و نه تلاش برای شکل دهی به دولت ملی سرکوبگری دیگر. امید به تحقق همزیستی صلح آمیز با یکدیگر و با زیست بوم در زیستی شورایی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر