فرهاد قنبری در یادداشتی به مشکلات معلمان و مدارس دولتی پرداخته است؛ او وجود کلاس های فرسوده، محیط ناامن، عدم توزیع صحیح منابع انسانی در مدارس و اداره های زیر نظر وزارت آموزش پرورش، نگاه ابزاری به معلمان، متون درسی ناکارآمد، نگاه تبعیض آمیز دولت به معلمان را از عوامل اصلی معلمان معترض در کشور دانسته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران در فراخوانی اعلام کرده بود که معلمان یکشنبه ۲۲ و دوشنبه ۲۳ مهر از حضور در کلاس درس خوداری میکنند.
پس از انتشار این فراخوان معلمان بازنشسته و معلمانی که در این دو روز تدریس نداشتهاند با حضور در مدارس همزمان با اعتصاب همکارانشان برای دانشآموزان دلایل اعتصاب خود را توضیح دادند.
گفتنی است، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، اعمال نشدن رتبهبندی برای معلمان، عدم افزایش دستمزد معلمان و تاراج صندوق ذخیره فرهنگیان را از مواردی اعلام کرده که به رغم اعتراضهای معلمان به آنها رسیدگی نشده است.
این یادداشت که در کانال تلگرامی علوم اجتماعی مسائل روز منتشر شده عینا در زیر میآید:
اگر برای یک سال هم در یکی از مدارس دولتی ایران مشغول تدریس باشیم به راحتی متوجه می شویم که کودکان و نوجوانان در چه محیط ناامن، خشن و پر استرسی رشد پیدا می کنند.
۱- مدارس و کلاس های فرسوده فاقد امکانات اولیه از قبیل سیستم گرمایشی و سرمایشی قابل قبول.
۲- عدم توزیع درست منابع انسانی در مدارس و اداره های زیر نظر وزارت آموزش پرورش ( به عنوان مثال در شهر یک میلیون نفری قم بیش از چهار اداره عریض و طویل و یک اداره کل وجود دارد که نیروی انسانی بسیاری از فرهنگیان را به صورت نیروهایی ناکارامد و بیکار و سرگردان در اورده است در حالی که برخی مدارس به علت کمبود معلم کلاس های چهل نفره تشکیل می دهند) یا وجود معاونتی به نام پرورشی در همه مدارس که کارکرد اصلی او مزاحمت برای دانش آموزان و معلمان است، یا وجود پست هایی مانند متصدی آزمایشگاه و کتابخانه و امثالهم در برخی مدارس که هیچ کار و وظیفه ای ندارند و نیروی مازاد محسوب می شوند
۳- در حالی که کشور تورم بیش از صد درصدی را تجربه می کند نهایت افزایش حقوق معلمان در سال جاری بین شش تا ده درصد (معادل سی تا سیصد هزار تومان) بوده است در حالی که فقط هزینه کرایه مسکن بسیاری از همین معلمان بیش از پانصد تا یک میلیون تومان افزایش داشته است.
۴- نگاه ابزاری به معلمان مدارس دولتی.
طبقه بندی آموزشی باعث شده است اکثر خانواده های طبقه متوسط به بالای شهری، فرزندان خود را به مدارس غیرانتفاعی بفرستند و در مدارس دولتی نیز دانش آموزان گزینش شده در تیزهوشان و نمونه و شاهد ثبت نام شوند و باقی دانش آموزان به مدارس عادی سرازیر شوند. دانش آموزان ضعیف و بیزار از درس و مدرسه که هم باعث از بین رفتن اندک انگیزه های معلمان می شوند و هم معلمی را در حد مبصری یا ایفای نقش پلیس عبوس مدرسه و کلاس تقلیل می دهد.( کافیست فقط برای ساعتی هم شده به هنرستان های کار و دانش مراجعه کنیم…)
طبقه بندی آموزشی باعث شده است اکثر خانواده های طبقه متوسط به بالای شهری، فرزندان خود را به مدارس غیرانتفاعی بفرستند و در مدارس دولتی نیز دانش آموزان گزینش شده در تیزهوشان و نمونه و شاهد ثبت نام شوند و باقی دانش آموزان به مدارس عادی سرازیر شوند. دانش آموزان ضعیف و بیزار از درس و مدرسه که هم باعث از بین رفتن اندک انگیزه های معلمان می شوند و هم معلمی را در حد مبصری یا ایفای نقش پلیس عبوس مدرسه و کلاس تقلیل می دهد.( کافیست فقط برای ساعتی هم شده به هنرستان های کار و دانش مراجعه کنیم…)
۵- متون درسی ناکارآمد و حوصله بر که هم باعث خستگی و عصبانیت دانش آموزان می شود و هم معلمان را کلافه می کند.
۶- نگاه تبعیض آمیز دولت به معلمان و سایر کارمندان.
در حالی که تعداد کارمندان دولتی ایران ده برابر نرم جهانی کشورهای پیشرفته است تعداد معلمان در ایران از نرم های جهانی بسیار کمتر است اما در عمل این معلمان هستند که باید به حال سایر کارمندان غبطه بخورند.(در بسیاری از وزارتخانه ها کارانه کارمندانشان از حقوق ماهیانه معلمان بیشتر است).
بیشتر بخوانید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر