نامه اعتراضی سه تن از زندانیان سیاسی اردبیل در اعتراض به کشتار مردم بلوچ
جنایاتی که توسط حاکمان مردم کش در حق مردم ایران صورت می گیرد، زوایا وابعاد مختلفی دارد. یکی از زوایای پنهان کشتار مردم فقیر بلوچ با بهانه های واهی است. طی ماههای اخیر چندین مورد کشتار عامدانه این مردم را در رسانه ها خواندیم. زندانیان بلوچ تبعیدی به زندان اردبیل در این مورد نامه اعتراضی و سرگشاده ای نوشتند که توجه شما را به ان جلب می کنیم:
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که ما بدون هیچ جرمی سلاخی میشویم؟ آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا این رژیم برای کشتار ما سالانه میلیونها تومان هزینه میکند، آیا تا به حال به این فکر کردهاید که سالانه چهل نفر از شهروندان بلوچ این کشور به ضرب گلوله و یا از طریق طناب دار کشته میشوند؟
آیا ما واقعاً مستحق مرگ هستیم، آیا کشتار، تبعیض، تخریب وجهه ما و یا هر ظلمی که در حق ما انجام میشود بر ما روا است؟
آیا میدانید که چرا وقتی اسمی از بلوچ برده میشود نامش به بدی یاد میشود و به گردن تک تک شهروندان بلوچم با قاچاق مواد مخدر نقش میبندد.
چرا از محرومیت، فقر، قتل و کشتار به دست رژیم خبری نیست آیا در کشور ما، محروم تر و فقیر تر از قوم بلوچ وجود دارد؟ آیا وجود دارد قومی که بیشتر از قوم بلوچ سلاخی و قتلعام شده باشد؟
کمتر خانوادهای در بلوچستان پیدا میشود که قربانی نداده باشد و مظلومیت بلوچ را نمیتوان در چند سطر بیان کرد.
با نداشتن رسانه ارتباط جمعی یا نمایندگان رسمی در نهادهای فعال حقوق بشری برای حفظ اوضاع کامل منطقه بلوچستان فریاد ما در نطفه خفه شده است تا جایی که فریاد ما به گوش خودمان هم نمیرسد.
آیا میدانید که چرا استان سیستان و بلوچستان به عنوان جوانترین استان کشور نام برده میشود؟ معلوم است زیرا عمر مردمانش به میانسالی نمیرسد چه برسد به پیری، همه ما بلوچها محکوم به مرگ هستیم و باید کشته شویم و چرا ما جوانترین استان کشور نباشیم.
آیا میدانید که چرا هزاران نفر بلوچ بدون شناسنامه و تابعیت ایرانی هستند؟ آیا میدانید که چرا مواد مخدر با حمایت و سرمایه گذاری سپاه پاسداران از طریق مزدوران و معاونانش خرید و فروش و وارد کشور میشود؟ و چرا به پای قوم بلوچ مینویسند، آیا تا به حال به این فکر کردهاید مرزی که با درهای عمیق و دیوارهای بتنی با سیم خاردار و میدانهای مین مجهز شده و به قول خود فرمانده قرارگاه سپاه؛ “حتی یک پرنده یا خزنده نمی تواند بدون رصد و هماهنگی نیروهای سپاه وارد کشور شود” پس چطور کاروانها و ماشینهای لندکروز به دور از چشم نیروهای سپاه با بار مواد مخدر وارد کشور میشوند و به شهرها و منجمله پایتخت و از آنجا به کشورهای همسایه وارد و از آنجا وارد اروپا میشوند. چرا حاجی فلانیها و مخبرین و مزدوران سپاه و اطلاعات با مجوز و بهصورت انحصاری واردات و صادرات مواد مخدر را به عهده دارند و به نحو احسن وظیفهشان را انجام میدهند.
شفافترین جمله که بتوان به تمام این سوالات و چراها پاسخ داد این است که جرم ما بلوچ و سنی بودن است. علت کشتارها، تبعیضها و تحقیرها، سرکوبها و بیحرمتیهایی که دولت در حق بلوچ روا داشته است فقط و فقط بلوچ و بلوچ بودن ما است.
در یک سال کشته شدن چهار نفر از اعضای یک خانواده سراوانی به ضرب گلوله نیروهای رژیم فارغ نشده بودیم که یک نفر دیگر به همراه پسرش با وارد کردن چهار کیسه برنج از کشور پاکستان مورد ضرب گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفتند. از این نیز فارغ نشده بودیم که یک خودرو سواری شخصی، چهار نفر زخمی به جای گذاشت که به دست نیروهای رژیم داغدار شدیم. ما که با از دست دادن این عزیزان فارغ نشده بودیم، که با هتک حرمت یک استاد دانشگاه واحد آزاد زاهدان، تراژدی جدیدی رقم خورد. معلوم نیست به چه منظوری طراحی شده است و چه اهدافی را دنبال میکند.
مشخص است اینگونه کشتار هار فقط برای خط و نشان و انتقام جویی از یک عده افراد خاص صورت میگیرد. به هر حال تراژدی هتک حرمت و توهین به قوم بلوچ مسئله جدیدی نیست که افراد زیادی در همین زمینه به معروفیت و شهرت رسیدهاند و نیز آخوندهای جاهلی که لقب بزرگان را با خود به یدک کشیدهاند سرکوب و کشتار و هتک حرمتی از نظر ما ملت ایران منفور شده است و نیز سرکوب مردم عزیز زاهدان به جایی رسیده است که برای استحقاق حق و حقوق قانونیشان که حق انسانیت و آزادگی است.
جنایاتی که توسط حاکمان مردم کش در حق مردم ایران صورت می گیرد، زوایا وابعاد مختلفی دارد. یکی از زوایای پنهان کشتار مردم فقیر بلوچ با بهانه های واهی است. طی ماههای اخیر چندین مورد کشتار عامدانه این مردم را در رسانه ها خواندیم. زندانیان بلوچ تبعیدی به زندان اردبیل در این مورد نامه اعتراضی و سرگشاده ای نوشتند که توجه شما را به ان جلب می کنیم:
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که ما بدون هیچ جرمی سلاخی میشویم؟ آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا این رژیم برای کشتار ما سالانه میلیونها تومان هزینه میکند، آیا تا به حال به این فکر کردهاید که سالانه چهل نفر از شهروندان بلوچ این کشور به ضرب گلوله و یا از طریق طناب دار کشته میشوند؟
آیا ما واقعاً مستحق مرگ هستیم، آیا کشتار، تبعیض، تخریب وجهه ما و یا هر ظلمی که در حق ما انجام میشود بر ما روا است؟
آیا میدانید که چرا وقتی اسمی از بلوچ برده میشود نامش به بدی یاد میشود و به گردن تک تک شهروندان بلوچم با قاچاق مواد مخدر نقش میبندد.
چرا از محرومیت، فقر، قتل و کشتار به دست رژیم خبری نیست آیا در کشور ما، محروم تر و فقیر تر از قوم بلوچ وجود دارد؟ آیا وجود دارد قومی که بیشتر از قوم بلوچ سلاخی و قتلعام شده باشد؟
کمتر خانوادهای در بلوچستان پیدا میشود که قربانی نداده باشد و مظلومیت بلوچ را نمیتوان در چند سطر بیان کرد.
با نداشتن رسانه ارتباط جمعی یا نمایندگان رسمی در نهادهای فعال حقوق بشری برای حفظ اوضاع کامل منطقه بلوچستان فریاد ما در نطفه خفه شده است تا جایی که فریاد ما به گوش خودمان هم نمیرسد.
آیا میدانید که چرا استان سیستان و بلوچستان به عنوان جوانترین استان کشور نام برده میشود؟ معلوم است زیرا عمر مردمانش به میانسالی نمیرسد چه برسد به پیری، همه ما بلوچها محکوم به مرگ هستیم و باید کشته شویم و چرا ما جوانترین استان کشور نباشیم.
آیا میدانید که چرا هزاران نفر بلوچ بدون شناسنامه و تابعیت ایرانی هستند؟ آیا میدانید که چرا مواد مخدر با حمایت و سرمایه گذاری سپاه پاسداران از طریق مزدوران و معاونانش خرید و فروش و وارد کشور میشود؟ و چرا به پای قوم بلوچ مینویسند، آیا تا به حال به این فکر کردهاید مرزی که با درهای عمیق و دیوارهای بتنی با سیم خاردار و میدانهای مین مجهز شده و به قول خود فرمانده قرارگاه سپاه؛ “حتی یک پرنده یا خزنده نمی تواند بدون رصد و هماهنگی نیروهای سپاه وارد کشور شود” پس چطور کاروانها و ماشینهای لندکروز به دور از چشم نیروهای سپاه با بار مواد مخدر وارد کشور میشوند و به شهرها و منجمله پایتخت و از آنجا به کشورهای همسایه وارد و از آنجا وارد اروپا میشوند. چرا حاجی فلانیها و مخبرین و مزدوران سپاه و اطلاعات با مجوز و بهصورت انحصاری واردات و صادرات مواد مخدر را به عهده دارند و به نحو احسن وظیفهشان را انجام میدهند.
شفافترین جمله که بتوان به تمام این سوالات و چراها پاسخ داد این است که جرم ما بلوچ و سنی بودن است. علت کشتارها، تبعیضها و تحقیرها، سرکوبها و بیحرمتیهایی که دولت در حق بلوچ روا داشته است فقط و فقط بلوچ و بلوچ بودن ما است.
در یک سال کشته شدن چهار نفر از اعضای یک خانواده سراوانی به ضرب گلوله نیروهای رژیم فارغ نشده بودیم که یک نفر دیگر به همراه پسرش با وارد کردن چهار کیسه برنج از کشور پاکستان مورد ضرب گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفتند. از این نیز فارغ نشده بودیم که یک خودرو سواری شخصی، چهار نفر زخمی به جای گذاشت که به دست نیروهای رژیم داغدار شدیم. ما که با از دست دادن این عزیزان فارغ نشده بودیم، که با هتک حرمت یک استاد دانشگاه واحد آزاد زاهدان، تراژدی جدیدی رقم خورد. معلوم نیست به چه منظوری طراحی شده است و چه اهدافی را دنبال میکند.
مشخص است اینگونه کشتار هار فقط برای خط و نشان و انتقام جویی از یک عده افراد خاص صورت میگیرد. به هر حال تراژدی هتک حرمت و توهین به قوم بلوچ مسئله جدیدی نیست که افراد زیادی در همین زمینه به معروفیت و شهرت رسیدهاند و نیز آخوندهای جاهلی که لقب بزرگان را با خود به یدک کشیدهاند سرکوب و کشتار و هتک حرمتی از نظر ما ملت ایران منفور شده است و نیز سرکوب مردم عزیز زاهدان به جایی رسیده است که برای استحقاق حق و حقوق قانونیشان که حق انسانیت و آزادگی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر